اش



نویسنده : اشکان ارشادی 

این نوشته!  جدیست ولی با لحنی طنزآلود! پس بدون تعصب بخوانید.

خوب ، آرام آرام از مطالبم ویرایش می‌کنم و دوباره نویسی و بازبینی میکنم. نظرهای متفاوتی در مورد نوشته هام موجوده! و طبیعتا هم باید مخالفین داشته باشه! البته راست هم میگند. بالأخره بنده باید در یک حوزه بنویسم و اینجوری نمیشه که از : « هر علمی ؛ بهره ای و از هر علمی نکته‌ای » . غلط اینجانب اینست که ورود به مطالب تخصصی میکنم و یادم میره که صرف! خواندن و تحقیق نمی توانم در حوزه‌های مختلف ورود کنم و عالم خود می طلبد! پس آرام آرام ویرایش می‌کنم و اگر مطلبی تا کنون از وبم کپی شده ، خواهش می‌کنم تا حذف گردد. 

امروز به این فکر می‌کردم که در چه زمینه ای بنویسم ؟؟؟ احساس کردم جدی_بامزه برایتان بنویسم ، بطوریکه هم از مسائل مهم جدا نیفتم و هم به طرح سوال بپردازم. حالا یه سوال ؟

آیا از اسم خودتان راضی هستید ؟؟؟ 

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی 

این مطلب بخوانید تا بعد به مطالبی بپردازم.

همیشه از دوره ابتدایی به این طرف ؛ یعنی دقیقا از کلاس چهارم تا همین دو سال پیش! در مورد چاپارها فکر میکردم و این را جالب می دانستم. اما از شخصی شنیدم که چاپارها آنقدر به کار خود دقت داشتند و برای رساندن خود به مکان مورد نظر اهمیت میدادند که حتی در خواب هم راه می رفتند! 

این موضوع خیلی روی ذهن بنده اثر گذاشت. و پرس و جوهایی کردم ولی جواب مساعد و در خور توجهی نیافتم تا اینکه با کتابی آشنا شدم و در مورد شاطران نوشته بود. 

شاطر نانوایی را نمی گوییم بلکه این شاطران کلهم بمانند چاپارها بودند. 

ادامه مطلب

نویسنده اشکان ارشادی 

بچه‌هایی که وب من را دنبال کرده‌اند ، میتوانند مطابق با قوانین جمهوری اسلامی ایران ، درخواست برای معرفی وب خود بدهند. 

برخی را که می شناسم خودم به مرور اضافه میکنم. ولی بازهم رضایت خیلی مهم است! 

این طرح « پاییزه » رایگان و بدون هیچ مشکلی می باشد و در صورت صلاحدید تمدید می‌کنم. 

معرفی مختص کسانیست که هم توسط بنده و هم متقابل دنبال شوندگی صورت گرفته ، معهذا دیگر بچه‌ها نیز می توانند چنین کنند و درخواست بدهند. 

این معرفی تنها با هدف معرفی وب دوستان این فضا صورت گرفته و نفعی بحال اینجانب ندارد. 

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی 

وضیح اینکه : 
1.من منظورم اینه که با دنبال کردن که نوعی لینک دادن هست حاضر به حمایت از وبها و تشویق بچه‌ها به تولید محتوا هستم ، تولید محتوا می تواند از یک مقاله باشد تا نظری تاثیرگذار مثل همین نظری که گذاشته اید و بطرز مطلوبی حس نکته گیری را در من ایجاد کردید. باعث خوشحالی هست که از بچه‌ها با نظرات متفاوت و از ابعاد متفاوت بیاموزم. 
2. قصدم اینه که به مراجعین وبم این اطمینان را بدهم که لطف آنان ، بدون توجه نمی ماند و در اولین فرصت من هم حمایت میکنم. 
3. زیاد با این جمله مواجه شده‌ام که کامنت گذاری شما در جهت تبلیغ وب خودتان و درخواست دنبال کردن متقابل غلط و خواسته ای بیجاست ، کاملا درسته و بگویم که : بله هیچ اصرار و اجباری نباید باشد چون شاید کسی از وب من خوشش نیاید ولی خدا شاهده اصلا با کامنت گذاشتن هایم قصد تبلیغ ندارم و اگر توجه کنید همیشه کامنت و نظرم طویل است ، در صورتیکه اگر تبلیغی بود به کوتاهترین شکل می نوشتم. مثلا : موفق باشی. وب خوبی داری. بسیار عالی بود. یا 
4. از بچه‌های بیان و حتی غیر بیان خواهش می‌کنم چنانچه نظراتم را بیهوده و تبلیغی میدانند ، آنها را به صلاحدید خود حذف کنند. همچنین بهترست حذف کنند تا ستاره زدن ، تا اثر منفی تبلیغی کلهم حذف بشود. البته بوده که خودم از فردی خواهش کرده ام تا فقط بخشی از نظرم را ستاره بزند و اگر ایرادی در انتشار نمی بیند منتشر کند که با جواب مثبت روبرو شده‌ام. همچنین گاهی هم صلاح و ریش و قیچی در دست خودمان هست چون باید بخش‌های ابهام دار یا توهینات را بگونه‌ای حذف کنیم و برای اینکه نشان دهیم که ظرفیت دریافت و پذیرش نظر مخالف را داریم! منتشر کنیم. 
5. کاملا درست اشاره کردید که « مشک آنست که خود ببوید ، نه آنکه عطار بگوید » ،،،،، در تکمیل حرف و سخن شما اضافه کنم که : هیچ بقالی نمی گوید ماست من ترشه! هرکسی مال خود را بهترین عنوان می کند و در آزمون و خطا و عرضیابی مشخص می‌شود چقدر ارزش واقعی دارد. 
6. بله ، واقعا وبلاگهای الکی زیاد هست و با شما تا حدود اشتراکاتی که هر دو عقیده داریم موافقم! 
7. من بعداز مدتی مجبور شدم وبم را حذف کنم و به سوتفاهم ها و ایهام ها و ابهام ها پایان دهم ،،،،، همچنین بدبرداشتی هایی نیز رخ داده بود که دیگر با حذف وب و پیج اینستای خودم پایان دادم ولی وب بلاگ بیان را دوباره ایجاد کردم چون از لحاظ معنوی موظف هستیم که زکات علوم آموخته را بپردازیم. « زکات علم به نشر آنست » 
ادامه مطلب

اشکان ارشادی 

آیه ۱۰ از سوره یونس ع که اینهم سوره ۱۰ میباشد. 

این آیه رو تحصیلکرده های و غیر در قدیم میگفتند. بله تا ۱۵ سالگی شنیدم ولی بعدش نمیدانم که هنوز گفته می‌شود یا نه؟ 

معنی آیه چنین است : و آخر دعوا شکر خدایشان. 

وقتی بحث چه شیرین چه تلخ تمام میشد میگفتند : 

«وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ۱۰»

ادامه مطلب

بیشمار وزن فارسی داریم ولی این  ۳۱  وزن پرکاربردترین است : 

اوزان مشهور شعر فارسی

1 ـ مفاعیلن  مفاعیلن  مفاعیلن  مفاعیلن ( هزج مثمن سالم )

2 ـ مفاعیلن  مفاعیلن فعولن ( هزج مسدس محذوف )

3 ـ مفاعیلُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن (هزج مثمن مکفوف محذوف )

4 ـ مفعولُ مفاعیلن مفعولُ مفاعیلن (‌ هزج مثمن اخرب )

5 ـ مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلُ فعولن( هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف )‌

6 ـ مفعولُ  مفاعیلُ مفاعیلُ فعل ( هزج مثمن اخرب مکفوف مجبوب )‌

7 ـ مفعولُ مفاعلن مفاعیل (هزج مسدس اخرب مقبوض)‌

8 ـ مفعولُ مفاعلن فعولن( هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف )

9 ـ مفعولُ فاعلاتن مفعولُ فاعلاتن (‌ مضارع مثمن اخرب )

10 ـ مفعولُ فاعلاتُ مفاعیل فاعلن (‌ مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف ) 

11 ـ فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (‌رمل مثمن سالم )

12 ـ  فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ( رمل مثمن محذوف )

13 ـ فاعلاتن فاعلاتن فاعلن ( رمل مسدس محذوف )‌

14 ـ فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن ( رمل مثمن مخبون )‌

15 ـ فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (‌ رمل مثمن مخبون محذوف )

16 ـ  فعلاتن فعلاتن فعلن (‌رمل مسدس مخبون محذوف )

17 ـ فعلاتُ فاعلاتن فعلاتُ فاعلاتن ( رمل مثمن مشکول )‌

18 ـ فعلاتن مفاعلن فعلاتن مفاعلن ( غریب مثمن مخبون )‌

19 ـ   فعلاتن مفاعلن فعلن (‌خفیف مسدس مخبون )

20 ـ مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن ( رجز مثمن سالم )

21 ـ  مستفعلن فعلن مستفعلن فعلن (‌بسیط مخبون )

22 ـ مفتعلن مفتعلن  مفتعلن مفتعلن (‌رجز مثمن مطوی )

23 ـ مفتعلن مفتعلن فاعلن ( سریع مطوی مکشوف )

24 ـ مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن ( رجز مثمن مطوی مخبون )

25 ـ مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن ( منسرح مطوی مکشوف )

26 ـ مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (‌منسرح مثمن مطوی منحور )

27 ـ فعولن فعولن فعولن فعولن ( متقارب مثمن سالم )

28 ـ فعولن فعولن فعولن فعل (‌متقارب مثمن محذوف )

29 ـ فع لن فعولن فع لن فعولن ( متقارب مثمن اثلم )‌

30 ـ مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن ( مجتث مثمن محذوف )

31 ـ مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (‌مجتث مثمن مخبون محذوف )

در مورد وزن رباعی بیشتر بدانیم : 

وزن آن هم وزنِ عبارت لا حَولَ و لا قُوَّةَ اِلاّ بِالله است.

در مورد منشأ رباعی، در کتابهای تاریخی دو روایت متفاوت درج شده‌است:

ادامه مطلب

جمع‌آوری و نویسنده : اشکان ارشادی 

واج

به کوچکترین واحد زبان واج می­گوییم.

واج بر دو نوع است:صامت و مصوّت

تعداد واج­ها ۲۹ میباشد. 

صامت ها ۲۳ :ع ء ب پ ت ط ث س ص ج چ ح ه ـه خ د ذ ز ض ظ ر ژ ش غ ق ف ک گ ل م ن و ی

مصوّت ها ۶ : الف)کوتاه:   َ  ِ  ُ                       ب)بلند:آ - و  - ی

هجا یا بخش:یک واحد گفتار است که با هر ضربه ی هوا از ریه خارج می شود.

ادامه مطلب

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی 

از زمانیکه دو قوم مغول و وندال در تاریخ جهان ظهور کردند ، تمام معانی یا عوض شدند یا شکل دیگری به خود گرفتند. اشتباه این دو قوم در نابودسازی و وحشیگری بود. شاید تدبیر زمانه برای این اقوام از نقطه نظر خودشان درست بوده! لاکن تبعات فساد آن برای دیگران بسیار دردآور بوده. به هرحال این دو قوم علاوه بر تاریخ ساز بودن ، دو نام پزشکی و روانپزشکی هم ایجاد کردند. 

۱. منگولیسم که همان مغولیسم هست و به عقب مانده ذهنی و خنگ منگول می گوییم. 

۲. وندالیسم که برعکس بالایی از نظر نژادی مخالف مغول بودند ولی مع الأسف رفتار نابودگری داشتند. هرچند رومیان ظالم بودند و ایشان با رومیان مبارزه می کردند ولی ایشان از یک طرف و آتیلای هون از طرف دیگر بر پیکره روم ضربه میزدند. 

این دو اصطلاح امروزه بعنوان روانشناسی و روانپزشکی بررسی می شوند. 

امروزه به بچه‌هایی که قدری افتادگی چشم و صورت گرد و یک تخته کم داشته باشند هم منگول گویند لاکن درست نیست ، چون منگول یا نژاد مغولست یا بیماری! 

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی 

قبل از نوشتن پست در مورد تصور ذهنی شکسته شده ،،،، و آیا بعشق خود رسیده اید؟ ،،،، این پژوهش را که عمری در حافظه ام نگهداری کردم را بخوانید.

برای چند روز آینده ، به وبهای دوستان سر میزنم و در حین پاسخگویی ، برایتان نظری با توجه به متن میگذارم.

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی 

این مطلب بخوانید تا بعد به مطالبی بپردازم.

همیشه از دوره ابتدایی به این طرف ؛ یعنی دقیقا از کلاس چهارم تا همین دو سال پیش! در مورد چاپارها فکر میکردم و این را جالب می دانستم. اما از شخصی شنیدم که چاپارها آنقدر به کار خود دقت داشتند و برای رساندن خود به مکان مورد نظر اهمیت میدادند که حتی در خواب هم راه می رفتند! 

این موضوع خیلی روی ذهن بنده اثر گذاشت. و پرس و جوهایی کردم ولی جواب مساعد و در خور توجهی نیافتم تا اینکه با کتابی آشنا شدم و در مورد شاطران نوشته بود. 

شاطر نانوایی را نمی گوییم بلکه این شاطران کلهم بمانند چاپارها بودند. 

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی 

تا آنجا که بیاد دارم و همیشه همینجور بود تا اینکه بعداز سن بیست و پنج همه‌چیز دگرگون شد.

پرطرفدارش کنید چون به پاس زحمات مادرم است و قصد دارم نشانش بدم. تشکر  

خواهشا ، کسانیکه دو مطلب قبل رو نخواندند ، بخوانند تا بتوانند تشخیص دهند که چه میگذره ؛  همچنین لطف و منت بگذارند برای این مطلب و مطلبهای قبلی نظری بگذرانند چون مرا که برادر مسلمانشان هستم رو یاری می دهند. بقیه نیز به عمل مرا م دهند و گذاشتن نظری عمومی با درج نکاتی تنها چند دقیقه زمان نمی برد.  تشکر    

سه چالش گذاشتم ام که همه خطاب به خود منست و شما م می دهید که در دین نیز ذکر آن رفته است. مگر بنده را قابل ندانید.

تشکر از یارانی که کم و بیش نظر داده‌اند. برخی کامل ، برخی هم فعلا 

تا این سن ، موهایم رو مادرم کوتاه می کرد و تمام لباس‌های تنم دوخت مادرم بود ، البته زحمت خاله عزیزم رو فراموش نکنم. مادرم دبیر بود و فردی تحصیلکرده که کارشناسی آن زمانهای قدیم را داشت. همان مدارکی که امروزه در موردش میگند برابر با x وy هست. وقتی سیکل و دیپلم رو میگند ارزش مهندسی امروزه رو داره ، پس مدرک مادر من باید ارزش دکترای الان رو داشته باشه! 

تا سن بیست و پنج هیچ لباسی بجز چند دست ، از بیرون نخریدم و لباس‌های مادرم رو به تنم شایسته می دانم ، عجیب در اصلاح سر ما تبحر داشت و همیشه به بهترین نحو ممکن موهام رو کوتاه می کرد.

قبل از هرچیز اینرو بخوانید :

استخدام آموزش و پرورش بود که الان بازنشسته هست و ما از حقوق او روزگار می گذرانیم. مادرم زنی فنی و ماهره و واقعا سطح سوادش بالاست. یکجورایی به او رفتم ولی او کجا و من کجا! 

سالهای سخت جنگ رو پشت سر نهاده و حداقل منرو داخل بحبوحه جنگ بدنیا آورده یعنی : ۱۳۶۴ 

خرابی استان خودش رو از رادیو شنیده و خرابی کرمانشاه و ایران رو دیده و برای همه گریه از ته دل کرده، برام جالب بود که از مادرم شنیدم که : شوروی هم به افغانستان تازید و اون بیچاره ها که از دایره‌ی تمدنی ایران هستند فراری شدند و مملکتشان نابود شد. 

برام تعریف کرد که پنج سال قبل از جنگ ترکیه به قبرس حمله کرد و مصر با اسرائیل درگیر بود. خیلی قشنگ حرف می زد ، سخنور خوبی بود. الان گذر سن باعث شده ناتوان باشه ، وگرنه همان آنای خودمه. 

مادرم اصیله مثل مردم کورد مثل مردم ایران و مثل حوزه تمدنی فرهنگی ایران که از سیحون تا دریای مدیترانه وسعت و عظمت داره! مادرم زن زحمتکشی بوده و هست ، ولی دیگه گذر ایام اونرو ضعیف کرده و مجبوره با دردهای دوره خودش بسازه ؛ یادم به شعر پروین اعتصامی افتاد که میگه :

جوانی چنین گفت روزی به پیری

                           که چون است با پیریت زندگی

                                           بگفت اندرین نامه حرفی است مبهم

                                                                    که معنی‌اش جز وقت پیری ندانی

همین شعر رو نظامی به طریقی دیگر و قدیمتر سروده ، هر دو را آخر مطلب می‌آورم.

همیشه لباس‌های تنم رو مادرم می دوخت ، لباسهایی که می دوخت به آدم حس می داد ، جان می داد. برکت می داد و خلاصه اینکه یه چیزی بود که من هنوز در حسترشم. حیف لباس‌های بچگی منرو دادن فقرا ، لباس بزرگسالی هم یکجور دیگه رفت ولی بافتنی مادرم رو هنوز دارم. خیلی کم از اون لباس ها رو دارم که به اصطلاح قابشون گرفتم. دستکش های بافتنی دستم تا شال دور گردن رو می بافت. چکمه برام می خرید آخه بعداز جنگ همه جا خاکی و گل آلود بود. 

موهام رو اصلاح می کرد ، یه قیچی تیز داشت که الان دسته نارنجی اونرو دست پیرایشگرها می بینم. شانه مینداخت لای موهای من و بعدش با دو انگشت ادامه رو صاف می کشید بالا و اضافی سر مویم رو می زد. دور گوش تا پشت گردنم رو منحنی در یک راستا متعادل کوتاه می کرد و بعد اون طرف رو به همین ترتیب پیش می رفت. نگاه می کرد تا متوازن زده باشه! گاهی دور سرم رو کوتاهتر می زد مثل : مدل آلمانی. ولی خبری از کاسه نبود! یعنی کاسه ای روی سرم نمی گذاشت تا دور سرم رو بزنه! استادانه مدل آلمانی می زد جوری که دور سرم کچل نمی‌شد. 

یکبار گفتم مادر میدانستی که در تاریخ ، صفویه یا همون قزلباش هم دور سر می زدند ، گفت : برام بگو. گفتم : البته من که کله طلایی نیستم سیبیل هم ندارم ولی قزلباش دور سر رو می تراشیدند و بالای مو رو می گذاشتند. بهش می‌گفتند : خاخول ! 

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی 

به نام خدا 

با نظر خودتون منرو یاری کنید و یا بینش خود رو درج کنید. درج نظر بصورت عمومی مهمه و اینکه سعی می‌کنم ، در اسرع وقت جواب بدم. 

نظر همه برام مهمه! 

زمان ما اینگونه نبود ، اصلا عشق و عاشقی به این معنا نبود یعنی اصلا نمی دانم چه بگم ؟ زمان ما یه جورایی همه باید خفه خون می گرفتند و اگر چیزی بود، نمی شد همینجوری بازگو می شد. باید کلی مقدمه چینی می شد ، اینگونه نبود!  یعنی مثل امروزه نبود. 

واقعا یه سوال در ذهنم مانده که چه بود؟ عشق بود؟ آیا عاشق بودم ؟ اگر بودم 

بهتره تعریف کنم : 

ادامه مطلب

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی

نادرشاه در ابتدای کار خدمات زیادی انجام داد ولی بعدا بسیار ظالم شد بطوریکه هیچکس حتی پسرش امنیت نداشتند. نادرشاه برای ترس دسته ای از کورها را با خود می برد تا همه بترسند ، همانند چگین لر در زمان صفویه که اینکارها آلت غضب و ت بودند. قبلتر در زمان تیمور نیز نه تنها این موارد بلکه فجایع بسیار بدتری را در تاریخ می خوانیم. در این سه بیت فردوسی ثانی بخوبی آخر ماجرای نادرشاه را بیان می‌کند ، در بیت اول اشاره به حکم نادرشاه برای فردا ؛ که قصد دارد همه را به فجیعترین وضع مجازات کند می پردازد و سپس به مهارت تمام ماجرا را در دو بیت ذکر می‌کند و سپس در بیت سوم ، شادمانی خودش را نیز ذکر می‌کند. 

دو نفر از قزلباشیه که یکی اورمو و دیگری قاجار ایراوانی بوده از شمع آجین می ترسیدند. 

در پستی جدا اینها را شرح می دهم. 

از زبان شیرین و قهار فردوسی ثانی بخوانیم : 

 

سر شب ، سر قتل و تاراج داشت 

                       سحرگه نه تن سر! نه سر تاج داشت!

                                               به یک گردش چرخ نیلوفری 

                                                             نه نادر بجا ماند و نه نادری 

                                                                           بنازم من این چرخ پیروز را 

                                                                                          پریروز و دیروز و هم امروز را 

 

بسیار شیرین و زیبا گفته! 

 

حال به سروده مختوم قلی فراغی بپردازیم ، شاعر بزرگ ترکمن که هم فارسی را می دانسته و هم عربی. 

مزارش در استان گلستان هست. 

ادامه مطلب

نویسنده اشکان ارشادی ، بتحقیق و عقیده خودم. 

برای درک بهتر تاریخ بهترآنست که دورانها را تقسیم کنیم ؛ ولی این تقسیمات چگونه است ؟ 

تقسیمات ی 

تقسیمات بر اساس دین و مذهب 

تقسیمات بر اساس حکومتها و سلسله ها 

و 

پیشنهاد من برای تاریخ ایران و اروپا ، تقسیمات بر اساس حکومتها و سلسله هاست که ناخودآگاه امپراتوری دینی یا مذهبی را هم شامل می‌شود. 

توجه کنید که تاریخ اروپا با تاریخ ایران ناخودآگاه قابل تطبیق است ، به چگونه ؟ 

عرض می‌کنم ، پس من همراه باشید. تواریخ را میلادی ذکر میکنم. 

تاریخ قبل از باستان که شامل پارینه سنگی و نو سنگی و غیره هست بیشتر با زمین شناسی و انسان شناسی گره خورده پس ما دوره باستان را به دو دوره تقسیم می کنیم : قبل از باستان ، بعداز باستان 

ابتدا تقسیمبندی تاریخ اروپا را ذکر کنم : 

قبل از باستان 

باستان ، شامل یونان ، سپس مقدونیه و آخرالامر رومیان. 

قرون وسطی : از سقوط امپراتوری روم غربی با پایتختی رم آغاز شد ۴۷۳ میلادی که تا ۵۰۰ میلادی کلا تسخیر شد ولی روم شرقی قویتر و مستحکم تر موجودیت داشت. 

رنسانس : قرون وسطی با یورش مسلمانان یعنی ترکان عثمانی پایان یافت و عصر جدیدی باز شد. سقوط روم شرقی در ۱۴۵۳ میلادی رخ داد. این سال پایان قرون وسطی و آغاز عصر رنسانس هست. 

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی 

از قدیم با سه زبان شیرین و اصیل بزرگ شدم.خیلی از بچه‌ها از لهجات مختلف زبان آگاهی ندارند و برداشتهای متفاوتی دارند ، بگذریم از اینکه من حتی همین فارسی رو خیلی کتابی می نوشتم و الان هم ترکی رو به همین صورت می نویسم که دیگه سعی می‌کنم ترکی رو هم بصورت محاوره بنویسم. حقیقت اینکه گوشهای من عادت به شنیدن کوردی کرمانشاهی داره و این زبان غنی رو به خوبی متوجه میشم ، فقط نمیدانم با چه رسم الخطی باید آن را بنویسم. اگر برای بچه‌های بیان که اکثرا فارس هستند بنویسم پس باید از فتحه ، کسره ضمه استفاده کنم. و ترکی روهم با کمی آموزش به رسم الخط خودش می نویسم. لاتین را نمی گویم بلکه الفبای غنی عربی رو می گویم که چهار حرف فارسی آنرا قدرتمند کرده است.

خیلی از بچه‌ها حتی نمی دانند همین استان کوردنشین کرمانشاه ، در شهرستان سنقر ترک داره و ترکان در کنار کردان مسالمت آمیز زندگی می‌کنند. 

ترکی سنقری با کوردی آمیختگی پیدا کرده و حتی فارسی و عربی نیز در خود دارد. شعرای ترکمن عراق که امروزه مورد توجه آذربایجانی هاست ترکمن های عراق با لهجه منحصربفرد خود هستند که بسیار به لهجه ترکی آذربایجانی در اردبیل و تبریز و ارومیه نزدیکی داره. 

من وقتیکه میگم لهجه خودم یعنی ترکی ای که بلدم. اگه بخواهم خیلی غلیظ بنویسم احتمال داره فهمش قابل درک نباشه یا از اصطلاحاتی استفاده کنم که دیگران آن را نمی دانند. 

همین امروز ، جدا از آپلود نرم‌افزار برای اندروید که از لازماته و اینکه آموزش اندروید پای من باشه تا تمام یادگرفتن هایم و نرم افزارهای لازمه را بیان کنم ، صفحه‌ای هم باز می‌کنم به اسم ترکی ما (سنقر ، سولقور ، ترکمنی ، شاید هم قشقایی ) و همینطور کوردی جنوبی (کرمانشاهی که شامل ایلام و نقاطی از خوزستان و لرستان و همدان و عراق هم میشه ) . 

اینرو هم بگم که ترک بودن من شامل معنای جزء هست. یعنی مردم کرمانشاه کوردند و روی کورد بودنشان غیرت دارند و همینطور به من لطف دارند و من افتخار می‌کنم که با دلیران مردان کورد زندگی می‌کنم. 

مصاحبه مردم ترکیه 

مردم ترکیه در آنکارا یعنی پایتخت جمع شده بودند تا مجلس را با توپ و تَشَر متقاعد کنند تا رای خود پس بگیرد. ترکیه برای پیوستن به اروپا بخاطر بخش اروپایی خود ، قوانینی از اتحادیه اروپا را به اجرا گذاشته بود. جدا از قوانین مربوط به شهروندانش مثل کوردهای عزیز و ارمنی و گرجی و اقلیتهای مسیحی ، یهودی ود(البته در ترکیه ، مردم ایرانی _ ترکی آذری بسیارند و علوی مذهب ها و تشیع بیست درصدی دارد ولی بدون توجه از کنار آمار آنها میگذرند ). مجبور گشته بود طبق قوانین اروپا ، مهاجرپذیر باشد. این مهاجران باعث دردسرهایی شده بودند. چون ترکی استانبولی را خوب متوجه نمی شوم چند بار جلو و عقب کردم تا فهمیدم. ترکیه تحت تاثیر حرفهای پانتورکیسمی مهاجرین افغان را به نام ازبک و ترکمن ( ترک اصیل ) کارت اقامت داده بودند. حالا که مردم ترکیه می دیدند اینها شباهتی به ترک ندارند می گفتند : بولار جمع ائلسین  ، گئدیر ، اُ اولکه کئ پرسپولیس مرکزدِ. 

یعنی جمعشان کنید ، ببرید ، آن کشور که پرسپولیس مرکزشه! 

یعنی ایران! 

این نقشه قسمتهای کورد نشین ، با الفبای سورانی که کوردهای عراق می نویسند نوشته شده. 

 

 

این هم مناطقی که ترکان حضور دارند. 

ادامه مطلب

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی  از کرمانشاه 

در گذشته ، روشهای ترک منحصر بود که هنوزهم کاربرد دارد مثل : حبس فرد برای دو هفته ، بستن روی تخت برای بیست روز یا. اخیرا درمانهای سمزدایی همانند قارچ سر بلند کرده‌اند که هیچکدام نتیجه بخش نیست و جز هزینه و ایجاد تنش در بدن بیمار و تخریب و عود بیماری اعتیاد ، ارمغانی دیگر ندارد. اصلا ارمغان ندارد و به زبان لغز و متلک گفتیم ارمغان وگرنه تنها مصیبت به بار می آورد. 

روش کم کردن ، ترک تدریجی 

ادامه مطلب

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

برای تبدیل تاریخ شمسی به میلادی دو راهکار داریم : 

۱. اگر سال از ابتدای فروردین شمسی تا سال جدید میلادی که اصولا ده دی به بعد است ( مگر سال کبیسه باشد که دهم به یازدهم و یازدهم به دوازدهم اغلب تغییر پذیر است. ) به اضافه ۶۲۱ ، حاصل سال میلادی هست. 

مثال : ۱۳۶۴ +۶۲۱ =۱۹۸۵ ، پس سال تولد من به میلادی ۱۹۸۵ است. 

۲. اگر بعداز ده ماه به دنیا می آمدم چه ؟ آنگاه سال تولدم +۶۲۲ می شد و عدد ۱۹۸۶ بدست می آمد. 

تبدیل میلادی به شمسی 

بنا به گفته های بالا باید سال تولد یا هر سالی را که می خواهیم منهای ۶۲۱ و ۶۲۲ کنیم. 

مثال : من سال ۱۹۸۵ میلادی متولد شده ام پس به شمسی می شود : ۱۳۶۴ =۶۲۱-۱۹۸۵ 

پس ۱۳۶۴ بدست می آید. 

ولی اگر بعداز ده دی بدنیا آمده بودم و کبیسه هم لحاظ کنم ، آنگاه سال میلادی ام را منهای ۶۲۲ می کردم. 

 

تبدیل تاریخ قمری به شمسی و برعکس 

ادامه مطلب

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

عَمِّ جُزء در حقیقت نه بمعنای تدریس عمه باجی ها بلکه جزء سی ام قرآن است و از سوره ۷۸ سوره نَباء یعنی عم یتعسألون شروع شده و تا پایان سوره ۱۱۴ ادامه دارد. 

قدیم در دوره ابتدایی و مکتب خانه ها درس می دادند و این جمله باب گشته بود : طرف سوادش در حد عم جزو هست. 

اسامی سوره ها ، بدون احتساب آیه بسم الله الرحمن الرحیم 

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی

ابتدا بررسی دوران باستان ، سپس عصر ترکان که تا همین قرن حاضر شمسی قدرت بلامنازع منطقه بودند و در حقیقت تمامی سلسله‌های مهم توسط ایشان تشکیل شد. 

همچنین سلسله‌های دیگری از اقوام بوده که بتفضیل و تفصیل سخن خواهیم گفت. 

برای آنکه تاریخ باستان ایران را بشناسیم ناگزیریم از بررسی دو نوع منبع : 

۱. شاهنامه و دیگر نوشته های ایرانیان و اعراب و گاها ترکان 

۲. بررسی و منبع قبول کردن ، نوشته‌های خارجیان 

هرکدام دارای نواقص و غرضیاتی هستند. ( کتاب کامل کتاب خداست! ) 

فردی که شاهنامه صبا را سروده ، ضمن تشکر ولی گله هم دارد که برخی از موارد را فردوسی ذکر نکرده! ( که البته شرایط فردوسی را باید درک کرد ، شیعه مذهب بود و بخاطر ایران آرمانی‌اش بر ترکان نکوهش کرده بود در حالیکه ترکان غزنوی سر کار بودند ، همچنین اعراب مهاجم را نیز ملامت کرده بود و ) 

در مطلبی جداگانه به جبهه گیران تا طرفداران فردوسی از قدیم تا حال می پردازم. 

ابتدا ایران قبل از تاریخ 

ادامه مطلب

 

سلام 

این وبلاگ دوستم هست. 

http://asrehzoohoor.blog.ir/

وبلاگ « عصر ظهور » وبی با اهمیت در زمینه اعتقادی _ ایمانی _ایرانی  *** با بهره‌گیری از پند و حرف و عملِ بزرگانِ به واقع بزرگ بخصوص امام علی ع و امام صادق ع و دیگر بزرگان ؛ از ایام ماضیه تا عصرِ حالیه,

،،،،،،، دنبالش کنید و به قسمت   « تقبل نماز و روزه استیجاری » سر بزنید. 

ادامه مطلب

نویسنده ؛ و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

از روزیکه نگون بختی برخی از هموطنان را دیدم ، مشتاق شدم تا بدانم راه گریز چیست؟ 

خواندم و شنیدم. 

شنیدم که دولت چین در استعمار انگلیس می سوخته و با معتاد کردن جمعیت زیاد چین ، سود خوبی به جیب می زده که به همین خاطر نیز جدا از آنکه می خواست مرزی حایل میان روسیه با هند دیگر مستعمره اش ایجاد کند ، بخاطر تریاک ایران ( بخش شرقی که افغانستان حالیه میشه ) اینقدر تلاش در تجزیه ایران داشت. 

تریاک را به چین می برد و نقره جمع می کرد. یکی از ژنرالهای منورالفکر چین با حمله و سوزاندن تریاک ها و اعلام ممنوعیت مردم را سعی کرد دور سازد ، ولی انگلیسی ها اولتیماتوم دادند و چین اعلام کرد برای رویارویی آماده‌است. ولی انگلیسی ها با پیشرفت سلاح از چند صد کیلومتری بنادر چین را از داخل دریا گلوله باران کردند. 

چین با بنادری تخریبی روبرو شد و توان درگیری نداشت پس قبول کرد که انگلیسی ها تریاک تجارت کنند و به چین تریاک دهند و نقره و پول بگیرند.

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی 

در دوره نوجوانی یا جوانی حتما اگر مثل من دهه شصتی باشید به کشورهای دیگر برای مهاجرت هم فکر کرده اید! و حتما همین الان هم به کشوری بجز کشور خود فکر می کنید. 

جوانتر که بودم با ۱۸۳ قد و ۹۷ کیلو وزن ، رویای بدنسازی داشتم. وزنه بردار خوبی بودم و به تگزاس یا کالیفرنیا فکر میکردم. بعدا از فکر آمریکا بیرون آمدم و کانادا و استرالیا را پسندیدم. 

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

درخواست : سوالات آخر مطلب رو بخوانید و سپس نظر پر ارزشتان را بگذارید. همچنین گرچه بهترین نظر ، نظری هست که نوشته و بررسی بیشتری دارد ولی در چارچوب قانون بنویسید و پرهیز کنید از مقایسه های اقتصادی و ی! چون این تنها پستی برای کسب مقادیری اطلاع و نظرسنجی هست و اصلا جنبه دیگری ندارد! پس اگر خواستید بجز نام ، مطالبی را به نظرتان افزوده کنید ملاحظه کنید و خیلی از جنبه‌های دیگر را لحاظ کنید و از ذکر مواردی همچون : بنزین و غیره حتی به شوخی پرهیز کنید. اتفاقا میخواستم به پست تصویر اضافه کنم ولی نشد از دیگر آپلودسنترها استفاده کنم و از صندوق بیان هم ترجیح میدم کمتر استفاده کنم چون محدودیت ارسال فایل دارد یعنی ۵۰۰ فایل می توان آپلود و ارسال به پست کرد! بعدا تصاویری اضافه می شود. اصلا به مطلب اصلی که سوالات اصلی در آخر آمده بدون جانب داری پاسخ دهید و نام کشور را بصورت تنها درج کنید. اصلا همزمان با این پست یک پست دیگری ارسال می‌کنم با این عنوان « بعداز وطنت ، کدام کشور را می پسندی تا معرفی کنم؟ » تا ضمن پاسخ شما ، آن کشور را کامل از لحاظ وسعت و غیره شرح دهم و انشاءالله پست کاملی شود. 

همچنین ، قالب را خواستید و عوض کردم تا بچه‌های موبایلی با قالب رسپانسیو بتوانند بهترین استفاده را ببرند! ولی برخی از بچه‌ها اصرار بر تعویض فونت و آواتار بنده دارند که این امری شخصی هست. همچنین عرفان خان ، مرا یاد داده و حتی گفته اگر نتوانستید تا خودم براتون درست کنم ، ولی دین و مذهب و قانون به ما آموخته که اجبار برکسی نکنیم. همچنین راضی نگهداشتن همه در فضای مجازی خیلی سخته! الان شما فونت وزیر را دوست داری ولی دیگری ساحل ، و من همین را می پسندم. و اینکه از قوالب رسپانسیو ، قالبهای دیگری را شاید جایگزین کنم و پیشنهاد شما بسیار خوبه ولی اصرار و اجبار نکنید. 

به احتمال قوی ، دنبال قالبی تمام صفحه و سفید هستم و باید جستجو کنم. 

انشاالله تا چه پیش آید. 

 

از وقتیکه مطالعات جغرافیایی می کردم به این فکر می کردم که اگر روزی قرار باشه که در شهر و استان خودم نباشم پس کدام استان ؟ کدام شهر ؟ محل زندگی من خواهد شد ؟ 

خوب ؛ جواب این سوال بستگی به نوع شغل و خواسته های رفاهی _ مادی و معنوی متفاوته! ولی کدام استان رو بعنوان استان مورد علاقه خودم معرفی می‌کنم ؟؟؟ 

بازهم جواب این سوال برای من بستگی به خیلی از دلایل داره و دارد! مثلا : یک استان رو بخاطر آب و هوای خوبش و یک استان رو بخاطر وسعت و پهناوریش و یک استان رو بخاطر فضای مذهبیش و. دوست دارم و بازهم جواب مشخصی ندارم. 

در حوزه زبان فارسی هم نمی توانم باز منطقه ای رو انتخاب کنم چون لهجه ها همه جالبی و زیبایی خودشان دارند و نمی توان هم با دیده تعصب و غیرت پافشاری بر استان خودم بکنم. 

در نهایت به حرف فردوسی می رسیدم که : « همه جای ایران سرای منست! » 

حالا اگر بخواهم بدون حرف و حدیث یک استان یا محل جغرافیایی را بیان کنم اینگونه می شود : 

ادامه مطلب

بچه‌های مسلمان ، نظر گذاشتن مثل م کردن می ماند و حدیث داریم که کسی که م میکنه در عقل دیگران شریکه! من نیز در پستهایم اشاره کرده ام ، پس دریغ نکنید. سپاس :-)

خواهشا ، دریغ نفرمایید ، بخصوص چالش آیا از اسم خود راضی هستید ؟ را نظر بگذارید ، در جهت شور و م 

همچنین با وبهای خوب ، لینک می‌کنم.،مثلا آموزشی ، موسیقی ، دینی و حتی خاطره نویسی های ناب. 


نویسنده و محقق : اشکان ارشادی 

حداقل به بخش موضوعات رجوع کنید و جدای پستهایی که دوست دارید نظر ارزشمند خود بگذارید ، در آنها شرکت کنید و با نظری مرا یاری کنید. تشکر 

اشتباهات تایپی ویرایش می شود. 

بعداز وفات حضرت رسول اکرم ، مسأله جانشینی بروز کرد و اهل سقیفه و معتقدان غدیر خم هر یک نظر خود داشتند. تا اینکه نظر بر خلیفه گری افتاد. از این پس در جهان اسلام و تاریخ ایران ، فصلی بنام « خلفای راشدین » ظهور کرد. 

اکنون مطلب تنها بر اساس تاریخ پژوهی و تقسیم بندی تاریخی هست. در نظرات بچه‌ها لطف کردند و مواردی را ذکر کردند. یکی از نظرات اینست که نام راشدین به بخش نظرات مراجعه کنید. پس از منظر دینی مذهبی شاید درست نباشه و من بر اساس تقسیمبندی تاریخ پژوهی نوشته‌ام ، همچنین در کتابهایی خوانده‌ام و احتمالا کتب چون قدیمی هست هنوز اصلاح نشده ، دیده‌ام که کتابخانه هرچند وقت یکبار کتبی را جدا می کند و یا کتبی را اضافه می‌کند. ( عضویت سراسری کتابخانه دارم .) 

راشدین جمع راشد هست و از راشد + ین (علامتی از علامات جمع عربی ) می باشد. البته برخی این جمع را به معنای دو تا می دانند و مثالش : بحرین یعنی دو دریا ، ولی اینجا احتمالا نشانه جمعی بیشتر از دو تا هست. 

نکته

فامیلی خود من نیز از ریشه رشد میاد و این ریشه سه حرفیست ، که به آن ثلاثی مجرد گویند. ارشد امر رشد می شود و ارشاد جمع مکسر ، و.

،خلاصه از ریشه رشد کلمات ساخته میشه ؛ مثل : ارشد ، راشد ، ارشاد و غیره

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

 

در زمان بعد از چنگیزخان مساله خاقانی بروز کرد و در شورایی ( قورولتای یا قوریلتای ) اوکتای خان را که بگفته مورخین وزین تر و متین تر بود را به فرمانروایی کل تسخیرات مغول برگزیدند. 

مسلمانان و بخصوص مسلمانان منطقه رود سلنگا در شمال چین و مغولستان امروزی تا نیشابور در خراسان ، آسیب فراوانی دیده بودند. گرچه چنگیزخان در اواخر حکومت خود از خونریزی بیشتر پرهیز کرد و به پذیرش نظام ایلی مغول بسنده می کرد ولی بازهم خونریزی های بیشماری پدید می آمد. 

ادامه مطلب

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی

توضیح تصویر : 

منطقه آذربایجان قفقاز ، کردستان ، آناتولی یا ترکیه امروزی بهمراه نواحی نزدیک تمدنی و دیگر شارشی 

قبل از اینکه مقاله ای به درخواست یکی از بچه‌ها تحت عنوان « هخامنشیان ، و بررسی آن » بنویسم ، لازم دانستم تا مطلبی در مورد ژن‌های مردم منطقه بنویسم و سپس به مقاله های دیگر بپردازم. 

آنچه که تا امروز کمتر مورد توجه قرار گرفته و یا جدیدا به حوزه پژوهی آمده اینست که شارش ژنی مردم منطقه از سه محل عمده هست : 

۱. آناتولی یا همان شبه جزیره آسیایی ترکیه 

۲. قفقاز ، یعنی منطقه زندگی گرجی ها ، ترک های آذربایجانی ، داغستانی ، اوستیایی ، تالشی و ارمنی و چند قوم دیگر که در آن منطقه زندگی می‌کنند. مثلا کُردهای قفقاز و. 

۳. منطقه کردستان ها ( بعقیده من بهتره مناطق جنوبی تر را هم کمی به محاسبه بیاوریم ). 

۴. منطقه آذربایجان ( منظور آذربایجان ایران و پیرامون آن مانند زنجان و )

نکته : بهتره آذربایجان و قفقاز را یک محل جغرافیایی بدانیم. 

ادامه مطلب

 

نویسنده و گردآورنده : اشکان ارشادی 

ابتدا یادی از دهه‌ی شصت و کتاب چهارم دبستان

 

 

افسوس که نامه جوانی طی شد

                                    و آن تازه بهار زندگانی دی شد

آن مرغ طرب که نام او بود شباب

                               افسوس ندانم که کی آمد کی شد

 

« عمر خیام » 

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

 

خواهشا چالش قبلی را هم بخوانید و نظر دهید ، مرا با نظری یاری کنید.

 

این تنها یک حل یک معماست. که توسط آقامحمد خان حل شد ، هیچ گونه ترویج و تبلیغی در کار نیست و کلا یک دو بیتی است. 

هنگامیکه جهانسوز برادر آقامحمد خان توسط کریمخان سرکوب و در نهایت کشته شد. آقامحمد خان از ترس جان خود به دربار نیامد و به امامزاده پناهنده شد. مردم شیراز برایش خوراک می آوردند و آقامحمد به آنان گفت : بخاطر خواجگی غذا بسیار کم می خورد تا مبادا مثل جنس مخالف سینه‌های برجسته پیدا کند یا کفل هایش رشد کنند چون در پی خواجگی هورمون مردانه کمترین ترشح را دارد و اندک هورمون نه که در بدن مردان ترشح می شود باعث زن صفتی او می شود. روزی کتابچی ها دوبیتی ای خواندند که کسی نتوانست حل کند. 

کریمخان گفت : آقامحمد کتاب زیاد می خواند و می تواند حلش کند ، بیچاره سر قائله برادرش ترسیده و به امام زاده پناه برده ، پس برویم هم جواب معما را بگیریم و هم او را بیاوریم. 

متن دو بیتی این بود : 

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی 

امروز که می خواستم این مطلب رو بنویسم ، یکی گفت ،: ننویس! 

گفتم : چرا ؟ 

گفت : چونکه! اگه یکی پرسید کدام   ؟ خوب! مجبور میشی بگی! تو هم میگی که نمیخوام ، خود ناظرین باید کارشان بکنند و. 

گفتم : همین! کار ما هست که اطلاع بدیم ولی بدبخت به اون ناحیه‌ای که ناظرین تا الان نفهمیده باشند و از من انتظار گفتن داشته باشند! 

خوب بگذریم و برویم سر اصل مطلب. 

در مکانی که قوت مردم تأمین میشه. دائم استاد به شاگرد میگه : آزِلَ ، همان آز ائله یعنی کم کن! 

مردم استان مردم کردستانی هستند ولی فارس و اندکی لُر و ترک هم داره. مهاجر هم داره ، حالا یا بومی شده یا هنوز بومی نشده. 

مردم کرمانشاه کُردند و کسی کامنت بیهوده نگذارد. ما همه جا اقلیت و مهاجر داریم. 

خداروشکر هم کُردی میدانم و هم ترکی! 

در آنجا می گفتند : 

دائم بهمدیگر می‌گفتند : آزِلَ ، آز اله. 

یکی پرسید : حرف میزنند یا عطسه می‌کنند ؟؟ ( برداشت بد نسبت به زبان و لهجه و قومیت ممنوع )

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

رادیوی آقام روشنه و صبحها اذان گوش می‌کنم، برنامه‌های « قند پارسی » ، تقویم تاریخ ، و. گوش می‌کنم. بخصوص اخبار گوش میدم.  اینقدر که از گوش کردن رادیو لذت می برم که حد نداره. 

« قند پارسی » جدیدا خیلی بی نمک و بی مزه شده و اصلا حکایاتش معنی نداره!!! اینقدر حکایتهاش بی معنیه که در ذهن نمیمانه!!! از آقا می پرسم : دقیقا چه گفت ؟؟ چه شد ؟؟ که آقام هم میگه : ای آقا ، تو با این ذهن فوق‌العاده قویت!! بیاد نماند و بقول خودت چون بی معنیه و انگار الکی الکیه و بی مزه ؛ داخل ذهن نمیمانه. 

بگذریم. 

می‌خواهم از « شیر خر یا همان الاغ و عِشه بگم » 

در رادیو شنیدم که شیر خَر بسی فایده داره و پرورش خر فقط برای تولید شیر خَر با قیمت فعلی لیتری ۱۷۰ هزار تومن احداث شده!!! 

و شنیده کَردم که : 

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

پایه گذاران اولیه

۱. شیخ صفی الدین اسحق اردبیلی  ۱۳۳۴ تا  ۱۲۵۲  هجری قمری 

۲. شیخ صدرالدین که فرزند شیخ صفی بوده.

۳. شیخ ابراهیم یا شیخ شاه  ۱۴۴۷  تا  ۱۴۲۷ صاحب اردبیل و حومه بود. گویند با تیمور دیدار داشته.

۴. شیخ جنید صفوی 

۵. شیخ حیدر صفوی  ۱۴۸۸ کشته شد. 

سپس شاهان اصلی 

۱. شاه اسماعیل اول ، فرزند کوچک شیخ حیدر ، تبریز را پایتخت کرد ، ۱۵۰۱  تا  ۱۵۳۴ 

۲. شاه طهماسب اول ، در ده یا یازده سالگی پادشاه شد و طولانی ترین دوران پادشاهی بعداز اسلام ، ۱۵۲۴  تا  ۱۵۶۷ 

۳. شاه اسماعیل دوم ، ۱۵۷۶  تا ۱۵۷۷ 

۴. سلطان محمد معروف به خدابنده  ۱۵۷۷ تا ۱۵۸۷ ، فرزند ارشد طهماسب اول بود. 

۵. شاه عباس اول فرزند خدابنده ، از ۱۵۸۷ تا ۱۶۲۹ 

۶. شاه صفی اول  از ۱۶۲۹ تا  ۱۶۴۱ نوه شاه عباس بوده 

۷. شاه عباس دوم ، فرزند شاه صفی اول ، ۱۶۴۲ تا  ۱۶۶۶ 

۸. شاه سلیمان یا صفی دوم ، همان شاه قبلی که به علت ساعت نحس و. دوباره تاجگذاری کرد  ۱۶۶۶ تا ۱۶۹۴ 

۹. شاه طهماسب دوم 

۱۰. عباس سوم 

پس از ۲۳۱ سال حکومت صفوی منقرض شد. 

عزل و انقزاض صفویه در دشت مغان. 

حکومت صفوی در ۱۵۰۱ ظهور کرد و در ۱۷۲۲ به تسخیر اصفهان توسط افغانان انجامید.  میلادی ذکر شد 

ادامه مطلب

همین چندروز پیش دنبال کننده‌ای به اسم ، آواتار دریا داشتم که الان لفت داده. 

 

خانم معلم ، بخش نظرات را بسته بودی. 

 

بارها سعی کردم دنبالت کنم ولی با پیغام اطلاعات واردشده صحیح نمی باشد روبرو شدم.

دستی وارد کردم ولی بازهم نشد . 

اگر خودت دوست نداری ، که هیچ ، چون اجبار و اصراری نیست. ولی من تلاشم کردم و نشد. 

کسی می تواند اطلاع دهد. 

 

هم اکنون ، یکی از دنبال کنندگان نیز همین گونه است. توجه : 

 


 

نویسنده : اشکان ارشادی 

این خبر فوری با لحنی طنزآلود بیان میشه. 

اینترنت موبایلی وصل شد. امروز  هشتم آذر ماه  نود و هشت ۱۳۹۸ 

من اینستا و. ندارم تنها وب دارم ولی به افتخار بچه‌های « کرمانشاه و کردستان » که تا الان صبور بودند تا اینترنت وصل بشه! یه پیاله غزل « حافظ » مرتبط با اتصال نت میزنیم تو رگ !!!!

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

                      واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند  « بهمون نت دادن »

بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند

                                                   باده از جام تجلی صفاتم دادند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

                                             آن شب قدر که این تازه براتم دادند

بعد از این روی من و آینه وصف جمال

                                            که در آن جا خبر از جلوه ذاتم دادن

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب

                                         مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند

هاتف آن روز به من مژده این دولت داد

                                        که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد

                                         اجر صبریست کز آن شاخ نباتم دادند

همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود

                                                    که ز بند غم ایام نجاتم دادند


انتخاب مطلب : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

 

منبع دیپلماسی ایرانی ، حاوی نکاتی قابل درک و تأمل 

وم پرهیز از عینک "نوعثمانی‌گری" در مناسبات تهران و آنکارا

بهاء الدین بازرگانی در یادداشتی می نویسد: ترکیه در جریان جنگ تحمیلی و در تحریم های آمریکایی و بین المللی تامین کننده حیاتی ترین نیازهای ما بوده و هست. ترکیه هنوز خیلی بیش از دیگر همسایگان، خصوصا، همسایگان عرب جنوبی، دارای مناسبات متعادل و پایدار و اشتراکات تمدنی، فرهنگی و دینی با ماست. رویکردهای حسن همجواری و وجدان ی آنها در قیاس با دیگر همسایگان، با ما بیشتر است. ترک‎ها دموکراسی دارند، پلورالیسم ی و اجتماعی و نظامات پارلمانی در ترکیه حاکمیت دارد، جامعه مدنی ترکیه با تکیه بر عنصر کار و تجارت و بدون دسترسی به منابع خام زیرزمینی شکل گرفته و نضج پیدا کرده است. ترکها بیش از همه همسایگان دارای سوابق دولت – ملتی هستند. رهبران دیروز و امروز حزب عدالت از اسلام‌گرایی دوران متاخر در کشورمان، بسیار تأثیر پذیرفته و با نواندیشان دینی – ملی معاصر ما مراوده داشته‎اند.  

نویسنده: بهاءالدین بازرگانی گیلانی، مترجم و پژوهشگر

 

نوعثمانی و نوعثمانی‌گرایی ترکیه امروز و توسعه نفوذ منطقه‌ای و فرامنطقه ای آنکارا، که در محافل ی و نخبگانی کشورمان استعمال فزاینده‌ای پیداکرده، پیش از هرچیز ساخته و پرداخته ممالک غربی، به‌ویژه اروپایی و متأثر از سوابق تاریخی در مناسبات همیشه منازعه آمیز عثمانی – اروپایی است. (بحث چالش برانگیز هلال شیعی و احیای امپراتوری فارس ها از سوی ایران که در ممالک عربی به آن دامن زده می شود، اساسا از همین آبشخور سیراب می شود). پس از روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه، 17 سال پیش در ترکیه و مخصوصا این اواخر به دنبال ت های مداخله جویانه رجب طیب اردوغان در منطقه، همین‌طور مناسبات چالشی او با اتحادیه اروپایی، این واژه هرچه بیشتر در محافل ی و بین المللی و از جمله در کشورمان مورد استناد قرار می گیرد. در واقع اظهارات حدود هشت سال پیش داوود اوغلو وزیر خارجه وقت ترکیه که بر ضرورت اتحاد میان کشورهای ترک زبان انگشت گذاشت، سپس توسط دیگر تمداران ترک تکرار شد، پژواک و برانگیختگی زیادی پیداکرد.

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

در سال ۶۶۱ میلادی خلافت اموی تشکیل شد. از سال ۶۶۱ میلادی تا سال ۱۵۰۱ میلادی که شاه اسماعیل تبریز را فتح کرد ، قرون میانه تاریخی ایران نامیده می‌شود. 

این دوره که ۹۴۰ سال درازا دارد ، دوره ای بسیار حساس و پر از حوادث گوناگون است و هر بخشی را باید جداگانه بررسی کرد. فعلا شرحی ساده می دهیم : 

خلفای اموی از  ۶۶۱ میلادی تا ۷۵۰ میلادی ،،،،، یا آنکه از ۴۱ هجری قمری تا ۱۳۳ هجری قمری 

ادامه مطلب


نویسنده و محقق : اشکان ارشادی 


زبان آموزی یا به طور کل زبان بر چهار رکن است که آنها را ارکان زبان گویند.

۱. خواندن  ، اخودماق ، قوه  قرائت 

۲. نوشتن  ، یازماق  ، قوه کتابت 

۳. گفتن.   ،  دئمک ، قوه تکلم 

۴. شنیدن  ، ائشیتمک ، قوه سمع ، قوه سمعی و بصری «یعنی دیداری و شنیداری نیز  بسیار مهم است و به اشکال گوناگونی می تواند وجود داشته باشد.

البته ماخ و مخ در زبان روزمره ولی ما صورت نوشتاری را لحاظ کردیم.

در یادگیری و آموزش صورت اول و دوم را بیشتر کار می‌کنند و سپس صورت سوم و چهارم.

 نکاتی اجمالی برای بیان ساده تر بحور و اوزان عروض

 نکته‌ای مشترک:

در نام اوزان، مسدس (شش تایی)، مثمن (هشت تایی) با توجه به تعداد ارکان موجود در بیت تعیین می‌گردد.

 مسدس و مثمن هر دو عربی هست و هرگاه در ابتدای اعداد م قرار گرفت یعنی : x تایی مثل ده تایی ، سه تایی ، مثلا : مثلث یعنی سه تایی 

واحد وزن شعر فارسی مصرع ولی عربی بیت است. ملاک عربیست.

مثال: «مُفتعَلن مُفتعَلن فاعِلن» در یک مصراع سه رکن دارد پس در کل بیت شش رکن  پس شش تایی (مسدس)، یعنی شش رکنی هست. 

مثال: «فَعلاتن فَعلاتن فَعلاتن فَعلن» در یک مصراع چهار رکن دارد پس در کل بیت هشت رکن دارد یعنی هشت تایی (مثمن) یعنی هشت رکنی هست. 

فاعِلاتن = بحر رمل

در تقطیع با ارکان «فاعلاتن» یا «فعلاتن» دیدیم پس نام وزن عروضی با «رمل» آغاز می‌شود.

«سالم» ، چنانچه فاعلاتن بدون دست خوردن تکرار شود سالم است. (فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن = رمل مثمن سالم)

 «مخبون» اگر به‌جای «فاعلاتن» با رکن «فعلاتن» مواجه شویم ؛ مخبون است. 

مثال: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن = رمل مثمن مخبون

«محذوف یا مقصور» اگر رکن آخر مصراع، به‌جای «فاعلاتن»، «فاعلن» و یا به‌جای «فعلاتن»، «فعلن» باشد؛ یعنی هرگاه، یک هجا از آخرین رکن کم شده باشد.

مثال: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن = رمل مسدس محذوف (مقصور)

 اگر یک هجا از پایان آخرین رکن، حذف و یا کم شود؛ عبارت «مخبون یا محذوف» را در نام وزن عروضی به کار می‌بریم. ( در همه‌ی بحور ) 

در عروض سنتی، حذف هجای کشیده را «مقصور» و حذف هجای بلند را «محذوف» می‌دانند.

بحر متقارب 

فعولن فعولن فعولن فعولن ،،،،،،،،،،  سالم است ، مثمن است. 

فعولن فعولن فعولن فَعَل    ،،،،،،،،،،   محذوف است یا مقصور! 

توجه بیشتر : 

فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن = رمل مثمن سالم

رمل است؛ زیرا دارای رکن «فاعلاتن» است

مثمن است؛ زیرا در هر مصراع چهار رکن و در کل بیت هشت رکن دارد  

سالم است؛ زیرا «فاعلاتن» در آن از هر تغییری مصون مانده است

فاعلاتن فاعلاتن فاعلن = رمل مسدس محذوف (مقصور)  

رمل است؛ زیرا دارای رکن «فاعلاتن» است.

مسدس است؛ زیرا در هر مصراع سه رکن و در کل بیت شش رکن دارد.

محذوف است؛ زیرا رکن پایانی آن، یک هجای خود را از دست داده و به‌جای «فاعلاتن» به «فاعلن» تبدیل شده است.

فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن = رمل مثمن مخبون

رمل است؛ زیرا دارای رکن «فاعلاتن» است

 مثمن است؛ زیرا در هر مصراع چهار رکن و در کل بیت هشت رکن دارد

 مخبون است؛ زیرا ارکان آن به‌جای «فاعلاتن» از «فعلاتن» ساخته شده‌اند.

 فعلاتن فعلاتن فَعلُن = رمل مسدس مخبون محذوف (مقصور)

 رمل است؛ زیرا دارای رکن «فاعلاتن» است

 مسدس است؛ زیرا در هر مصراع سه رکن و در کل بیت شش رکن دارد

مخبون است؛ زیرا ارکان آن به‌جای «فاعلاتن» از «فعلاتن» ساخته شده‌اند

محذوف است؛ زیرا رکن پایانی آن، یک هجای خود را از دست داده و به‌جای «فعلاتن» به «فعلن» تبدیل شده است.




گردآورنده : اشکان ارشادی 


این سوال من از خانم سمیرا شیری بود. و خوب شد که مطلع شدم شعر از امام خمینی بوده و فردی که برایم تعریف می کرد ، خوب توضیح نداد وگرنه چه بسا با شوق گوش میدادم. 

وب ایشان « دارالمجانین » (بر روی دارالمجانین با رنگ آبی کلیک کنید. )نام دارد ، مدیر دارالمجانین خانم سمیرا شیری 


سلام مجدد خدمت سرکار خانم سمیرا شیری ، معلم گرانقدر 

ابتدا اینکه ببخشید در پاسخ نظر ارزشمند شما ، درددلی کردم و لیستی از وبهایی که مطالب منرا کپی میکنند ارائه کردم. 

منظورم این بود که اگر به متن نظر شخصی را اضافه کنم و بنویسم بعقیده من این درسته یا نه! در وبهای ایشان بصورت دست نخورده باقی ماند و برخی از طریق این وبها ، مطالب من می خوانند و با زدن ادامه مطلب در لینک وب اصلی! بدرون وب من می آیند پس باید محتاط باشم. 

خوب ، حالا اگر اجازه باشه سوالی در زمینه مولوی پژوهی دارم و دوست دارم که هم جوابم بگیرم و هم وب شما در این پرسش و پاسخها غنی بشه.

وبتون غنی هست بلکه غنی‌تر بشه. 

میدانم خسته هستید ، هرموقع وقت کردید پاسخ بدهید. 

خیلی وقت پیش ، یعنی تقریبا پانزده سال پیش!! یعنی زمانی که بیست سالم بود فردی به من گفت که : این رو گوش بده. 

خودتان آشنایی دارید ، در نی نامه مولوی سروده : 

بشنو از نی از جدایی ها شکایت می‌کند. 

بعد این فرد با ذوق تمام میخواند که ، این شاعر جدید (که نامش یادم نیست و اصلا کتابی میان ما نبود و تعریفی از زبان این شخص بود ) چه خوب جواب مولوی داده و گفته : 

نشنو وَز نی خلاصه برعکس کلام درست مولانا ، سروده بود و به قول خودش جوابیه قاطعی سروده شده!!!!!!!! 

آن زمان ، جوان جوان بودم و از کوره در رفتم و گفتنم : نمی خواهم بشنوم. 

البته که باید خونسردی حفظ میکردم و نام شاعر و دیوان احتمالی اش یادداشت میکردم. 

این در ذهن من مانده ، هرچند سعی کردم بی تفاوت از کنارش بگذرم ولی برام جالبه اگه در زمینه مولوی پژوهیتون به چنین موردی برخورد کردید منرا هم که تحقیق میکنم در جریان بگذارید و برام توضیحی بدهید. 

میدانم وقت ندارید و باید به نمرات و امتحان و رساندن بچه‌ها به سطح قبولی یا ممتاز کار کنید ، ولی بصورت مختصر و مفید برایم بگید. 

هروقت که وقت داشتید پاسخ دهید. 

همچنین شما هم هر سوالی داشتید بانِ جفت چوئیلِم. 

تشکر و سپاس 

دارالمجانین رو خیلی دوست دارم و از همصحبتی با تحصیلکرده ها لذت معنوی میبرم ( منظورم مدرک نیست ، هرکس که اهل مطالعه و افزودن دانش هست و بخصوص خودآموختگی و. که گاهی یک خودآموخته از مهندسی که حتی ارشد هم گرفته ، بیشتر علم دارد! ) 

خلاصه تشکر 

در پناه خدا باشی. 

ابتدا شعر مولانا 

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

نام قزلباش با آذربایجان و ایران گره خورده و برای شناخت تاریخ ایران از همه‌ی ابعاد ، باید قزلباش را بخوبی بشناسیم و بدانیم که تاریخ ایران چگونه با قزلباش وارد مرحله استقلال زمینی و مذهبی شد و مزایا و معایب آن را کاوش نمود. از اینکه قزلباش حیات ی و مذهبی به ایران دادند و مرزهای قدیمی ساسانیان را احیا کردند شکی نیست ولی مطلق گرایی و خودسری هایی هم داشتند. ترکان خودشان حمله می کردند ولی چون دیدند صفویان از قزلباش و شاهسون بهره می برند پس توجه بیشتری به « ینی چری » کرد. البته سابقه ینی چری در عثمانی به زمان های قبل از تشکیل صفویان بر میگردد چون در جنگ چالدران ، ینی چری نقش اصلی جنگ را داشت و ساختار ینی چری عثمانی از نامش پیداست ولی در مطلبی دیگر در موردش می نویسم. 

قزل در لغت یعنی طلا 

بصورت سرخ معنی شده و در اکثر کتابها سرخ کلاه نوشته شده. 

شیخ حیدر پدر شاه اسماعیل اول ، کلاهی دوازده تَرک را درست کرد تا مریدان بر سر گذارند. وی ادعا کرد در خواب امام را دیده و روش دوخت کلاه را آموخته‌است. 

بصورت : قیزیل ، کِزل ، کیزیل و خِزِل تلفظ های متفاوت داره. 

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

 

جنگ دوم بین‌المللی از یک سپتامبر ۱۹۳۹ با حمله آلمان نازی به لهستان شروع شد و در سال ۱۹۴۵ میلادی تمام شد. این جنگ با فتح آلمان و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی به پایان رسید. 

در یک سپتامبر ۱۹۳۹ میلادی شروع و در دوم سپتامبر ۱۹۴۵ خاتمه یافت.

برابر با ۹ شهریور ۱۳۱۸ شمسی شروع 

و ۱۱ شهریور ۱۳۲۴ خاتمه یافت.

بیش از ۷۰ میلیون نفر جان باختند. اواخر جنگ آلمان در تسخیر قرار گرفت و هیتلر خودکشی کرد ولی ژاپن مقاومت میکرد تا آنکه با بمباران هسته‌ای روبرو شد و بدون هیچ شرطی کشور را تسلیم کرد. 

ساداکو نام دختری ژاپنی است ، نه سال بعداز حادثه بمباران هیروشیما در این شهر بدنیا آمد و پدر و مادرش تحت تشعشعات رادیو اکتیو و اورانیوم بودند. او یک دونده بود ولی یک روز در مدرسه بعداز دویدن خون دماغ شد و خون سرفه کرد!!! طبیعی نبود و در راه بیمارستان غَش کرد. 

دکترها از ساداکو آزمایش خون گرفتند و متوجه شدند که سطح تولید گلوبول های سفید خونش بسیار زیاد است و این یعنی : لوسِمی سرطان خون.

ادامه مطلب


نویسنده و محقق : اشکان ارشادی 


وضعیت : در حال جمع‌آوری برای ثبت ، فایل صوتی و تصویری مهیا گشته تا ضمن تلاش برای ثبت آثار غیر مکتوب در کتابخانه ملی ، مورد استفاده نابینابیان و بعد دانلود برای عموم قرار گیرید. بدیهی است که همین مطالب آمده ولی در فایل اصلی چه مکتوب یا چه غیر مکتوب اضافاتی برای تکمیل و آموزش بهتر آمده است.

قافیه اصطلاحی بر پایه هماهنگی و عروض است و آهنگ ساز است. در شعر قدیمی که بیت از دو مصرع ایجاد می‌شود ، هر مصرع دارای قافیه است. در غزل و قصیده اولین مصرع و سپس دومین مصرع که یک بیت را می سازند دارای قافیه هستند ، سپس مصرعهای اول از ابیات بعدی می توانند قافیه نداشته باشند ولی وزن باید رعایت شود و سپس اینکه دومین مصرع از ابیات بعدی باید هم قافیه با اولین مصرع غزل یا قصیده و دومین مصرع از همان بیت اول باشند.

توجه کنید که در انواع قالبها و شرح آنها به شرحی بسیط و کامل خواهد آمد و شما با چگونگی قافیه بندی آشنا خواهید شد.

مصرع چیست؟ 

مصرع اولین چینش از بیت و سپس چیندمان بعدی ابیات است. مثال :

الا یا ایها الساقی ادرکاسا و ناولها   «اولین مصرع و این یک مصرع است»        که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها «دومین مصرع از بیت اول که با مصرع اول ،بیت سازد»

قافیه در این بیت : ناوِلها   و مشکلها می باشد. توجه کنید که آخر قوافی همیشه یکیست. 

ادامه مطلب

 

نویسنده : اشکان ارشادی 

خوب خبر خوشحال کننده اینکه فرد موردنظر ، معلوم شد. 

یک کلام : ناشناس پیدا شد. 

دیگه مزیدگویی نمی کنم. 

 

چندوقت پیش ، رفع ابهام و ایهام می نوشتم ، همچنین سوتفاهمات را برطرف میکردم ولی برخی سوتفاهمات علاوه بر اینکه قدری درست بود ، اسباب مزاحمت برای بنده را داشت. 

وبی را که در جهت معرفی گذاشته بودم ، تنها برای قبول نماز و روزه های از دست رفته بیشتر برای اموات بود ، ولی چون کشور ما علاوه بر قومیت از لحاظ دین و مذهب هم رنگارنگ است ، دلخوری هایی پدید آورده بود. خوب! دو ماه رایگان به معرفی این وب پرداختم و برای برداشته شدن سوتفاهمات و دیگر دریافت نکردن کامنتهای ناشناس! این لطف را برداشتم. همچنین ایشان هم لطف کرده بودند و پستی برای من زده بودند ولی بهتره که دیگر از پستهای سنجاق شده ، در راستای وب خودمان بهره ببریم. 

دوستان تقریبا درست می‌گفتند : که این حالت پشتیبانی و شخصی گری داره و برخی هم متاسفانه مرا متهم به گرفتن پول میکردند که خدا گواه است ، من حتی یک ریال هم نگرفته‌ام ، ولی در آینده اگر صلاح وب خود را در جهت کسب درآمد قانونی دیدم ، خودم مختارم و قضیه فرق دارد. 

قوانین یا شرعی و عرفی هستند!!! 

یا مدنی!!! 

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

بحر در شعر و وزن اصلا چیست؟ 

بحر در لغت بمعنی شکافی فراخ است که آب درون آن جایگیر می شود و پهنه ای به نام بحر بمعنی دریا را بوجود میاورد ولی در شعر و اوزان عروضی ، بحر از در کنار هم نشستن ارکان بوجود می آید. و کیفیت وزن و آهنگ شعر را رقم می زند. از تکرار یا ترکیب یک یا چند رکن عروضی بحرها بوجود میاد. 

خلیل بن احمد در قرن دوم هجری زندگی میکرده و در ۱۷۰ هجری قمری وفات نموده ، ایشان بر وزن فعل یا همان افاعیل هشت رکن را ذکر نموده که این هشت رکن شامل : 

مفاعیلن، مستفعلن، فاعلاتن، مفاعَلَتن، متفاعلن، فعولن، فاعلن و مفعولات.

خوب! حالا یکبار ساده میگم. 

افاعیل یعنی هشت رکن اصلی که در بالا ذکر شد ، ریشه اینها فعل است. 

سپس بر پایه افاعیل ، عروض را بر پنج دایره و پانزده بحر تقسیمبندی کرده‌اند. 

پس پنج دایره شامل : 

ادامه مطلب

 

گردآوری و نویسنده : اشکان ارشادی 

 

غزل زیبای « آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟» 

از استاد شهریار که نام حقیقیش محمدحسین بهجت تبریزی هست.

این غزل را به ترکی نیز موجودست. 

اکنون هم ترکی آذربایجانی و هم فارسی را تقدیم عزیزان می‌کنم.

ابتدا ترکی آذربایجانی 

سپس به زیبایی تمام غزل فارسی همین شعر 

ادامه مطلب

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی 

هنگامی روسها قبر تیمور را شکافتند ، اصلا توجهی به این نکردند که در نوشته های مقبره آمده : که هرکس قبر مرا بشکافد با جهانگیری بدتر از من روبرو شود. روسها مشغول مطالعه بودند که آدولف هیتلر با لشکر نازی به روسیه حمله کرد.

 

پروفسور گیرشمن که تاریخ ایران را نوشته ، در مقبره های جنوب که بسیار شبیه مصر است ، توجهی به نفرین نوشته شده بر روی دیواره ها نکرد. گویند عقیم شد و مقطوع انسل.

آلفرد نوبل 

آلفرد نوبل نظامی کهنه کار سوئدی ، کارگاهی برای ساخت باروت و مواد منفرنجه بخصوص دینامیت احداث کرد. کار بخوبی پیش می رفت تا اینکه روزی انفجار در کارگاهش رخ داد و چون کسب و کارش خانوادگی بود ، پسردایی و چند تن دیگر را از دست داد بخصوص پسر دایی اش که او را خیلی دوست داشت.

تصمیم گرفت از ثروت خود که مابین ۷ تا ۹ میلیون دلار بود را صرف صلح کند تا جنگ.

این رویداد نه تنها نوبل را تحول داد بلکه جهان امروز را هم تحول داده است.

سرانجام باروت و دینامیت را در ۱۸۶۶ در آلمان به ثبت رساند.

 

وی در ۱۶۳۰ متولد و در ۱۷۰۸ وفات کرد ، یک کتاب هم نوشته است.

ماجرای بلدرچین ها 

ادامه مطلب


نویسنده و محقق : اشکان ارشادی 

 

سعی میکنم که دیگر وب سایتهای حاوی کد را به شما معرفی کنم ، کار با این وبسایتها بسیار آسان است و ناراحت نباشید.

سایتی به نام کد باز نیز هست ولی در استفاده کدها بسیار محتاط باشید و از هر کدی استفاده نکنید.

وبلاگ من ، تنها در جهت معرفی این وبسایتها را معرفی میکند پس :

عواقب استفاده و بروز هر مشکلی تنها پای خودتان است و من و وبلاگم هیچ مسئولیتی در قبال استفاده و خدای نکرده بر به مشکل خوردن شما نداریم و خودتان مسئول هستید و ما تنها معرفی می کنیم تا شما هم بتوانید بهره ببرید.

اگر از لوکس بلاگ یا رز بلاگ استفاده می کنید ، خودش محلی برای اضافه کردن اسکریپهای اختصاصی دارد ولی در بلاگ اسکای باید با مهارت در جای مناسب آن را وارد کنید که باز هم نترسید چون ساده است و اصلا نگران نباشید.

حال وبسایت هایی داریم که کد ابزارهایی را ارائه می‌دهند و اغلب نمونه پیش فرض دارند و خالی از اشتباه عملکرد هم نیستند ، در زیر مشهورترین آنها را ارائه می دهیم :

پیچک      http://www.pichak.net ، لینک پیچک را دوباره وارد میکنم ولی اگر همچنان ورود نکرد ، در مرورگر بنویسید پیچک یا اسم سایت را وارد کنید.

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

 

چند وب سرویس دیگر نیز هستند که متأسفانه ناآشنا هستند و البته در آزمودن آنها با مشکل نیز روبرو می شوید و همین امر موستوجب آن است که معروف نگردند ، مثلا یکی از وب سرویسها بدون دلیل مسدود می کند پس با ریزش کاربران خود روبرو می‌شود یا اینکه بسیاری دیگر آنقدر حسگر امنیتی آن مدام سوال امنیتی می پرسد که شما را خسته می کند و شما نمی توانید بدون دغدغه مطلبی بنویسید و منتشر کنید.

در نهایت هر وب سرویس ، معایب و برتری هایی دارد. فعلا من یکی بیان و دیگری بلاگ اسکای را عالی یافته ام و بعد بلاگ بیان.

وب سرویس‌های زیادی هستند که به شما ارائه خدمات رایگان و اجازه داشتن وبلاگ را به شما می دهند.

تنها ابزارهای مورد نیاز شما ، داشتن تبلت یا کامپیوتر و یا گوشی و سپس ایمیل معتبر و اخیرا شماره تلفن است. این وب سرویس‌های مجانی بنا به شرایط خود دارای مزایا و معایبی هستند.

توجه کنید : وبلاگ را با خرید دامنه می توان به وبسایت یا همان سایت تبدیل کرد و برای آن هاست نیز تهیه کرد.

اولین انتخاب بلاگ اسکای است ، 

بلاگ اسکای ، یک ارائه دهنده وب سرویس قدیمی است.

 به آدرس  www.blogsky.com 

یک سرویس دهنده خوب همانند بلاگ اسکای ، بلاگ بیان است www.blog.ir

البته توجه کنید که در بیان شمار وبهای مذهبی بالاست.

ادامه مطلب

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه

قافیه در شعر ترکی ئوُیغُورچه یا همان اویغوری در گذشته در ابتدای بیت می آمده‌است و شاید برای خیلی‌ها قابل درک نباشد همانگونه که رباعی و بحر طویل در ابتدا برای اعراب قابل درک نبود ولی به مرور زمان قابل درک شد. اویغوران بعداز پذیرفتن اسلام و تبعیت از اوزان عروضی ، به مرور قافیه را به انتهای مصرع بردند.

از زبانهای خویشاوند نزدیک اویغوری ، ترکی جُغتایی و ترکمنی و قزاقی است معهذا ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی نیز هنوز نزدیکی خود را با آن حفظ کرده اند. باید توجه داشت که مراد ما از اویغوری دو زبان اویغوری در سیر تحول خویش است : 

 

۱. اسکی اویغوری یا قدیمی ، ۲. ینی اویغوری یا جدید که اصولا به ترکی بعد از پذیرش اسلام تا کنون گویند.

گستره ای که به یکی از زبانهای خانواده ترکی صحبت می شود ، معهذا توجه کنید دیگر نواحی مجارستان و پیرامون آن و همچنین فندلاند را که دیگر مسیحی و زبان رسمی کشورهای آنان هم خانواده اروپایی است را در نقشه نیاورده اند،،همانطور نقاط بسیاری در افغانستان و کرمان و غیره را بواسطه فارسی سخن شدن ایشان نکشیده اند

اویغوران یا ئوُیغُورلار» موفق شدند در دوره اسلامی امپراتوری ای بزرگ تشکیل دهند و حاکم بلاقطع و بلامنازع آسیای میانه و کل مغولستان خارجی و داخلی شوند و نواحی پیرامون را نیز تحت سیطره خود آورند.این قوم مسلمان در ۷۴۴ میلادی تا ۸۴۰ میلادی که با هجوم قوم ترک دیگری به نام قرقیز از میان رفت پابرجا بود. مورخان پایتخت آنان را شهر اردو بالیغ ذکر کرده‌اند.

 

امپراتوری ایغور به صورت حدودی ، اویغوران منچوری در شمال شرق چین تا سمرقند و بخارا و سند را در قلمروی وسیع خود داشتند.


 

نویسنده : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

جناس

  آوردن کلماتی است در شعر و نثر که از نظر معنی کاملاً متفاوت اند اما از نظر شکل ظاهری و تلفظ و گاهی اختلافشان فقط در یک واج است .

 

انواع جناس : ۱. جناس تام ، ۲. جناس ناقص ۳. جناس ناقص افزایشی 

 

جناس ناقص خود به سه حالت قابل شناسایی هست : 

اختلافی ، حرکتی ، افزایشی 

 

ابتدا توجه کنید به این سجع ها 

۱. توانگری به هنر است نه به مال ، و بزرگی به عقل است نه به سال. «سعدی» 

۲. هرچه در دل فروآید ، در دیده نکو آید. « سعدی » 

۳. مال از بهر آسایش عم است ، نه عمر از بهر گرد کردن مال. « سعدی» 

در مثال اول کلمات مال و سال که در پایان دو جمله آمده اند هم وزن اند و و واج های پایانی آنها نیز یکی است.

در مثال دوم ، کلمه های آید و نماید که در پایان دو جمله آمده اند ، هم وزن نیستند اما واج های آخر آنها یکسان است.

در مثال سوم ، دو کلمه‌ی عمر و مال که در پایان جمله آمده اند ، فقط هم وزن اند. 

به این کلمات که یا هم وزنند یا واج های پایانی آنها یکی است ، کلمات مسجع و به آهنگ برخواسته از آن سجع گویند.

آرایه‌های سجع زمانی پدید می آید که سجع ها در پایان دو جمله بکار می روند و آهنگ دو جمله را به هم نزدیک سازند. درست مانند قافیه که در پایان مصراع ها یا بیتها می آید .

اگر سجع ها در یک جمله در کنار هم بکار روند ، « تضمین المُزدَوَج » نامیده می شود. مثال از حافظ : 

به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش 

                                             که این سخن ، سحر از هاتفم به گوش آمد. 

مصراع اول گوش و هوش ، تضمین المزدوج است. 

سجع متوازی چیست؟ 

اشتراک در واج های پنهانی + اشتراک وزن = سجع متوازی 

ارزش موسیقیایی سجع متوازی از همه بیشتر است. 

مثال : 

همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال. « سعدی » 

سجع مطرَّف چیست؟ 

تنها اشتراک در واج های پایانی دارد.

مثال : متکلم را تا کسی عیب نگیرد ، سخنش صلاح نپذیرد. « سعدی » 

سجع متوازن چیست؟ 

تنها اشتراک در وزن دارد و از دیگر سجع ها ارزش موسیقیایی کمتری دارد. 

مثال :  ملک بی بی دین باطل است و دین بی ملک ضایع. « از کلیله و دمنه » 

 

جناس : یکسانی و و همسانی دو یا چند واژه است در واج های سازنده با اختلاف در معنی. 

دو کلمه‌ی هم جنس ، گاه جز معنی هیچ گونه تفاوتی با هم ندارند و گاه علاوه بر معنی ، در یک مصوت یا صامت با هم متفاوتند. ارزش جناس به موسیقی و آهنگی است که در کلام خلق می‌کند و زیبایی جناس در گرو ارتباط با معنی کلام است. جناس در شعر و نثر بکار میرود. 

 

اانواع جناس

الف) جناس تام : یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب واج هاست ، ارزش موسیقیایی جناس تام در سخن بسیار است. ( طبق تعریف کتاب علوم انسانی 

مثال : عشـق شـوری در نهـاد ما نهـاد                  جـان مـا در بوتــه ی سـودا نهــاد  

(در مصرع اول نهاد اولی به معنای وجود و سرشت است اما نهاد دوم فعل وبه معنای قرار دادن است)

بهـرام که گور می گرفتی همه عمر                     دیدی که چگونه گور بهـرام گرفت

(گور اولی به معنای گوره خر و گور دومی به معنای قبر است)

بیا و برگ سفر ساز  و زاد ره برگیر        که عاقبت برود هر که او ز مادر زاد

(زاد اول به معنای توشه و زاد دوم به معنای ولادت است)

نکته : جناس هم در شعر و هم در نثر به کار می رود .

ب ) جناس ناقص : ۱- جناس ناقص اختلافی ۲- جناس ناقص حرکتی ۳- جناس ناقص افزایشی

۱- جناس ناقص اختلافی : آن است که دو کلمه جناس در حرف اول ، وسط یا آخر با هم اختلاف داشته باشند .

مثال : تنگ است خانه ما را تنگ است ای برادر               بر جای ما بیگانه ننگ است ای برادر 

( تنگ و ننگ - تفاوت در حرف اول )

چوک زشاخ درخت خـویشتن آویختـه             زاغ سیـه بـر دو بـال غالیه آمیخته ( آویخته و آمیخته - تفاوت در حرف  وسط )

۲- جناس ناقص حرکتی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی در حرکت ( مصوت کوتاه ) نیز با هم اختلاف دارند .

یکسانی دو یا چند واژه در صامتها و اختلاف آنها در مصوتهای کوتاه است ، تکرار صامتها موسیقی درونی مصراع را پدید می آورد. 

مثال از مولوی : 

شکر کند چرخ فلک ، از مَلِکِ مُلکُ مَلَک 

                                      کز کرم و بخشش او ، روشن و بخشنده شدم. 

مثال : ایـن چـه ژاژ است چه کفر است و فُشار           پنبـــه ای در دهـــان خـــود فشــار

(فُشار  به معنی سخن بی هوده است)

۳- جناس ناقص افزایشی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی ، در تعداد حروف نیز متفاوت اند بطوری که یکی از کلمات جناس حرفی در اول ، وسط یا آخر نسبت به کلمه های دیگر اضافه دارد .

مثال: وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم           دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم

(ناقص افزایش: خار (به معنای خار و خاشاک) و خاره (به معنی سنگ خارا است))

(ناقص اختلافی: باره و خاره)

 

قلب

   آن است که نویسنده با جابه جا کردن اجزای یک ترکیب وصفی یا اضافی ، ترکیب تازه و زیبایی را با معانی جدید به وجود به وجود آورد و به کنار هم قرار دادن این دو ترکیب به کلام خویش ارزش هنری ببخشد .

مثال : حافظ مظهر روح اعتدال و اعتدال روح اقوام ایرانی است .

نکته : گاهی ممکن است اجزای تشکیل دهنده ی آرایه « قلب » بصورت یک ترکیب وصفی یا اضافی نباشد .

ملمع

  آن است که شاعر فارسی زبان یک مصراع یا یک بیت از شعر خود را به زبان دیگری ( معمولاً به زبان عربی )  بسراید .

مثال :      سل المصـانع رکباً تهیـم فی الغلوب            تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی

* ترجمه :  برکه ها و تالاب های بیابان را از شتر سوارانی سر گشتگان بیابانند بپرس .

توجه : دانش آموزان عزیز به خاطر بسپارید که در ملمع بیت یا مصراع عربی ( هر زبان دیگر ) باید سروده ی خود شاعر باشد نه اینکه از کسی یا جایی نقل قول ( تضمین ) کند .


نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

 

پرسش و پاسخ کنید ، گردونه پرسش و پاسخ را باز نگه دارید. 

از کُردی و ترکی می توانید مثال بیاورید. خداروشکر ناظر که خودم باشم واقفم. 

کمک شما را می طلبد. 

با نظری رسمی ، از آرایه‌های ادبی مثال آورید و این مجمل را غنی کنید. 

ویا کتابی معرفی کنید. 

ویا توضیح و تعریفی دگرگونه ارائه دهید. 

و یا پرسشی مطرح کنید. 

از آنجا که نمی شود نظرات را تصحیح کرد بدون غلط املایی و با وسواس این مجمل را به نظر خود غنا ببخشید. همچنین از نوشتن محاوره و خودمانی ، پرهیز بشود بهترست مگر جمله‌ی مورد ذکر یا بیت مورد نظر لهجه گویشی باشد ، همانند باباطاهر و. 

 

سجع در لغت به معنی:
« آواز پرندگان» است به ویژه
« آواز کبوتر و فاخته ».

در اصطلاح ادبا آوردن کلمات هموزن یا هم‌قافیه یا هم‌وزن و هم‌قافیه را در انتهای جملات قرینه سجع گویند.
به عبارت دیگر سجع آن است که کلمات آخر قرینه ها در وزن یا آخرین_حرف_اصلی ( =حرف روی) یا هردو موافق باشند.

جملات_قرینه : به دو یا چند جمله ای که در پایان آنها کلمات سجع آورده می شود جمله های قرینه می گویند.
هر نوشته‌ای که در آن آرایه سجع بکار رفته ، مسجع است ، مثال : 
طالب دنیا رنجور است و طالب عقبی مزدور است و طالب مولی مسرور است.

در جمله‌ی بالا : 

رنجور ، مزدور ، مسرور ، 

هموزن و قافیه گون هستند و نثر را مسجع کرده‌اند.

 

مثال دیگری : 

هرچه نپاید دلبستگی را نشاید.

نپاید ، نشاید. نثر را مسجع کرده‌اند.

 

این نثر مسجع زیبای سعدی بخوانید. 

منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت ، ( قربت ، نعمت )
هر نفسی که فرو می رود ممد حیات است و چون بر می آید مفرح ذات، ( حیات ، ذات )
پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب.

توجه به مسجع بودن نثر کردید. 

سجع نویسی از شیوه های نویسندگی و سخنوری معمول و موافق و ملایم با طبیعت زبان عربی است و با زبان فارسی چندان سازگاری ندارد و به همین دلیل است که از میان این همه سجع نویس فارسی، تنها کار چند نفر مقبول و خواندنی از آب درآمده است.

نکته : سجع نویسی هنریست که هرکس هم نمی تواند انجام دهد و از نظر من با فارسی قرابت دارد. 
سجع نویسی به تقلید و پیروی از این شیوه ی نویسندگی و سخنوری در زبان عربی، در ایران رایج گردید و پیش از شروع قطعی و رسمی سجع نویسی در ایران، فقط نمونه هایی مختصر از آن در دیباچه ی بعضی از کتاب های کهن فارسی به چشم می خورد.
 سجع نویسی در فارسی، به طور رسمی از زمان خواجه_عبدالله_انصاری

خواجه ، معروف به پیر هرات ، ایرانی ای شیرین مناجات است. در آینده حتما باید از او بهره ببریم.
(396-481ه-ق) شروع شد و پس از او به وسیله ی نویسندگانی چون نصرالله_منشی، مترجم کلیله و دمنه، نظامی_عروضی صاحب چهارمقاله، قاضی ،حمیدالدین_بلخی صاحب مقامات حمیدی، سعدی و مقلدان_سعدی و گروهی دیگر تداول و استمرار یافت.
ناگفته پیداست که از میان سجع نویسان بسیار تاریخ ادب فارسی، مطلوبترین و طبیعی ترین و هنرمندانه ترین نثر مسجع از سعدی در شاهکار بی نظیر او گلستان است و ازمیان مقلدان سعدی نیز موفق ترین فرد، میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام_فراهانی صدر اعظم محمدشاه قاجار است.

سجع بر سه قسم است:

1-سجع متوازن
2- سجع مطرف           
3- سجع متوازی

1- سجع متوازن: آن است که کلمات قرینه هم وزن باشند اما در آخرین حروف اصلی مختلف باشند؛ مانند: بام و باد.کام و کار. نهار و نهال.

فلان را اصلی است ،پاک و طینتی است ،صاف؛ دارای گوهری است ،شریف و صاحب طبعی است ،کریم.

 ظالمی را حکایت کنند که هیزم درویشان خریدی به ،حیف و توانگران را دادی به ،طرح.
 
2- سجع مطرف: آن است که کلمه ها در آخرین حرف اصلی ( حرف روی ) یکی باشند اما در وزن متفاوت باشند؛
مانند: کار و شکار. دست و شکست. سیر و دلیر.

الهی بر تارک ما خاک خجالت ، نثار مکن و ما را به بلای خود ، گرفتار مکن.

دوران باخبر در حضور و نزدیکان بی بصر دور.

به حضور و دور توجه کنید. 
 
3- سجع متوازی: کاملترین و خوش‌آهنگ‌ترین سجع است و سجعی است که کلمات هم در وزن و هم در آخرین حرف اصلی ( حرف روی ) مطابق باشند،
مانند: کار و بار، دست و شست،باز و راز.

خانه ی دوستان بروب و در دشمنان مکوب.

هرچه زود برآید، دیر نپاید.

نکته : تشخیص این سجع راحتترین است و نثر نویسنده می تواند بجای نثر مسجع ، نظم بگوید. 

چند نکته:

⇦ کلمات مشخص شده در هر جمله را⇦ارکان سجع می‌گویند.

⇦سجع مختص نثر است اما گاه در شعر به صورت ، قافیه‌میانی ، موازنه و ، ترصیع نیز به کار می رود:
بازآ و بر چشمم ، نشین،ای دلستان ، نازنین
کآشوب و فریاد از ، زمین بر آسمانم می‌رود

⇦ارزش ادبی سجع متوازی ، بیشتر از همه(=قوی)،سجع مطرف،بینابین(=متوسط‌) و سجع متوازن،کمتر از همه(=ضعیف) است.


خودارزیابی: سجع‌ها را بیابید و نوع آن را مشخص کنید:

☆یک خلقت زیبا به از هزار خلعت دیبا
☆جمع مال را اقبال دان و خرج ناکردنش را ادبار
☆من مانده‌ام مهجور از او،بیچاره و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او بر استخوانم می‌رود

 

این توضیحات را هم بخوانید ، نافع است. 

سجع : آوردن کلماتی در پایان جمله های نثر که در وزن یا حرف یا حرف آخر یا هر دو ( وزن و حرف آخر ) با هم یکسان باشد .

نکته 1 : سجع در کلامی دیده می شود که حداقل دو جمله باشد یا دو قسمت باشد .

نکته 2 : سجع باعث آهنگین شدن نثر می شود به گونه ای که دو یا چند جمله را هماهنگ سازد .

نکته 3 : سجع در نثر حکم فافیه در شعر را دارد .

نکته 4 : اگر در پایان جمله ها کلمات تکراری وجود داشته باشد ، سجع پیش از آن می آید .

مثال :      الهی اگر بهشت چون چشم و چراغ است        بــی دیــدار تــو درد و داغ اســت

نکته 5 : گاهی در جملات سجع ممکن است افعال به قرینه ی لفظی یا معنوی حذف شوند .

مثال 1 : منت خدای را عـزووجل که طاعتـش موجب قـربت است و به شکر اندرش مزید نعمت . ( فعل « است » به قرینه ی لفظی حذف شده است . )

مثال 2 : خـلاف راه صواب است و نقض رای اولـوالالباب « است » (حذف لفظی ) ذوالفقـار علی در نیـام ( باشد ) و زبان سعدی در کام « باشد » ( حذف معنوی ) .

توضیح : فعل « باشد » در دو جمله ی پایانی به قرینه ی معنوی حذف شده است .

توجه : به نثر مسجع ، نثر آهنگین نیز می گویند .

 

                                                   

                                                      «  انواع سجع »

الف ) سجع متوازن : آن است که کلمات سجع فقط در وزن اشتراک داشته دارند .

مثال : ملک بی دین باطل است و دین بی ملک ضایع .

توضیح : هر دو کلمه دارای هجای بلند می باشند لذا هم وزن اند .

مثال : طالب علم عزیز است و طالب مال ذلیل .

توضیح : دو کلمه ی « عزیز » و « ذلیل » دارای دو هجا ، یکی کوتاه و یکی کشیده هستند . لذا در وزن یکسانند .

ب ) سجع مطرف : آن است که کلمات سجع فقط در حرف یا حروف پایانی با هم اشتراک دارند .

مثال : محبت را غایت نیست از بهر آنکه محبوب را نهایت نیست .

توضیح : کلمه ی « غایت » دارای دو هجا و کلمه ی « نهایت » دارای سه هجا می باشد پس دو کلمه هم وزن نیستند بلکه فقط در حرف آخر مشترک اند .

ج ) سجع متوازی : به سجعی گفته می شود که کلمات سجع هم در حرف پایانی و هم در وزن یکسان می باشند .

مثال : باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشیده .

توجه : از آن جائیکه سجع متوازی ، زیباتر و خوش آهنگ تر است و در متون فارسی کاربرد بیشتری دارد . لذا شناخت این نوع سجع برای دانش آموزان عزیز با اهمّیّت تر می باشد .

نمونه هایی از آثار مسجع : اوّلین با سجع در مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری ( قرن پنجم ) به کار گرفته شد و بعدها سعدی در «گلستان » ، جامی در « بهارستان » ، نصرالله منشی در « کلیله و دمنه » آن را به حد کمال خود رساندند . و در ادامه کسانی چون قائم مقام فراهانی در « منشئأت » و قاآنی در کتاب « پریشان » از آنها پیروی کردند .


نویسنده : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

آرایه های لفظی : هنگامیکه زیبایی را با لفظ برسانیم آنگاه از آرایه لفظی استفاده کرده‌ایم. 

آرایه های لفظی عبارتنداز : واج آرایی ، سجع ، ترصیع ، جناس ، قلب ، ملمع .

واج آرایی را نغمه حروف نیز گویند : تکرار یک واج ( صامت یا مصوت ) است ، در کلمه های یک مصراع یا یک بیت یا عبارت نثر به گونه ای که کلام را آهنگین می کند و آفریننده ی موسیقی درونی باشد و بر تاثیر سخن بیافزاید این تکرار آگاهانه ی واج ها را « واج آرایی » گویند .

ابتدا مثالی از فردوسی بزرگ میزنم : 

براو راست خم کرد و چپ کرد راست 

                       خروش از خم چرخ چاچی بخواست 

توجه کنید که واج های خ و چ ، چقدر تکرار شده‌اند و این زیبایی از تکرار موسیقی خاصی نیز داده است. 

مثال بعدی : 

       خیزید و خز آرید که هنگام خزان است       باد خنـک از جـانب خـارزم وزان اسـت

توضیح :  در این بیت تکرار واج « خ » و « ز » باعث ایجاد موسیقی درونی شده است .

توجه : در زبان فارسی بیست و نه واج داریم / ( بیست و سه صامت و شش مصوت ) 

صامت ها همان حروف الفبای فارسی هستند و مصوت ها « ـــ » و « ا » ، « ی » ، « و » می باشند .

ما در زبان فارسی شش مصوت داریم. سه مصوت کوتاه ، سه مصوت کشیده 

دیگر زبانها همانند ترکی شاید سه مصوت در آذری و شش مصوت در کل ترکی بوده ولی امروزه می توانم بگویم فقط نوشته می شوند و در کشور ترکیه و باکوی پایتخت کشور کوچک آذربایجان با وسعت ۸۶۰۰۰ کیلومترمربع ، همین مصوتهاست که قدری کشیده تر یا ملایمتر تلفظ می شوند وگرنه پایه همینست. 

از کُردی و ترکی می توانید مثال بیاورید. خداروشکر ناظر که خودم باشم واقفم. 

کمک شما را می طلبد. 

با نظری رسمی ، از آرایه‌های ادبی مثال آورید و این مجمل را غنی کنید. 

ویا کتابی معرفی کنید. 

ویا توضیح و تعریفی دگرگونه ارائه دهید. 

و یا پرسشی مطرح کنید. 

از آنجا که نمی شود نظرات را تصحیح کرد بدون غلط املایی و با وسواس این مجمل را به نظر خود غنا ببخشید. همچنین از نوشتن محاوره و خودمانی ، پرهیز بشود بهترست مگر جمله‌ی مورد ذکر یا بیت مورد نظر لهجه گویشی باشد ، همانند باباطاهر و. 


نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

در آثار منظوم و منثور ، آراستن هایی وجود دارد که به این آراستنها آرایه می گوییم. 

آرایه‌های ادبی را بر دو حالت می شناسیم. ۱. بدیع ۲. بیان 

آرایه‌های بدیع را نیز بر دو حالت شناسایی می‌کنیم : ۱. آرایه‌های لفظی  ۲. آرایه‌های معنوی 

پس آرایه‌های لفظی و معنوی را روی هم علم بدیع گویند. این علم می کوشد تا آرایه‌های لفظی و معنوی را تشخیص دهد یا در صورت تولید شناسایی کند. 

آرایه‌های لفظی و معنوی نیز به نوبه خود شامل مواردی هستند که در جای خود جداگانه توضیح می دهم. 

اما « بیان » یعنی چه؟ 

 بیان شاخه ای از آرایه های ادبی است و به واسطه ای آن شناخته می شود که یک معنی را چگونه به طریق مختلف می توان ادا کرد .

بیان شامل مباحث : تشبیه ، استعاره ، مجاز و کنایه. 

همانطور که متوجه هستید این « بیان » با بیانی که در زبان روزمره می کنیم متفاوت است و آن بیان بمانند بیان ساده ، بیان صریح ، بیان متقابل ، بیان متقاعد کننده ، بیان کردن همانند تلفظ کردن ، بیان کردن همانند در جریان اموری گذاشتن ، بیان کردن همانند سخنرانی و. تعاریف دیگری دارد. 

با نظری رسمی ، از آرایه‌های ادبی مثال آورید و این مجمل را غنی کنید. 

ویا کتابی معرفی کنید. 

ویا توضیح و تعریفی دگرگونه ارائه دهید. 

و یا پرسشی مطرح کنید. 

از آنجا که نمی شود نظرات را تصحیح کرد بدون غلط املایی و با وسواس این مجمل را به نظر خود غنا ببخشید. همچنین از نوشتن محاوره و خودمانی ، پرهیز بشود بهترست مگر جمله‌ی مورد ذکر یا بیت مورد نظر لهجه گویشی باشد ، همانند باباطاهر و. 


 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی 

در تاریخ دوره اسلامی و در قلمروی مرکز ترکستان تا شبه جزیره سینا ، شاهان و سلاطین شاعر نیز داشته ایم. پادشاهان ترکمن سلجوقی اغلب به شعر فارسی دری و ترکی علاقه خاصی داشتند و فارسی دوستی ترکان از غزنویه شروع گشت و تا صفویه و حتی عثمانی و خانات ازبک وجود داشت. 

بدیهه سرایی چیست ؟

بدیهه سرایی فنی ظریف و جالب توجه شایانی است چون شاعر بدون اندیشه قبلی و عنصر خیال و پردازش ذهنی کلامی آهنگین به شعر را بر زبان می آورد که اغلب نیز دارای وزن عروضی است. در مورد فردوسی نیز بدیهه گویی را در حضور عنصری ذکر کرده اند. بدیهه سرایی را بیشتر در فارسی ذکر کرده اند و ذکر شعری ترکی از عمادالدین نسیمی شاعر سه زبانه به ترکی نیز نقل شده است و همچنین از عربی و شاعر ابونواس که با هارون الرشید بوده نیز ذکر شده است و اغلب «بدیهه سرایی» یک نوع حاضر جوابی شاعرانه و ماهرانه نیز هست. 

مثلا : از محمود شبستری در سوال و جواب عارفانه به صورت بداهه گویی ذکری آمده‌است و گویند منظومه گلشن راز را بدیهه و فی البداهه سروده است. البته اغراق در این موضوع وجود دارد و در جای خود بررسی بیشتری می کنم.

تیمور لنگ نیز فی البداهه شعری فارسی گفته است که ذکر آن خواهد رفت.

گویند : عنصری شاعر مدح گوی سلطان محمودی اغلب برای خوشایند محمود بداهه شعر میگفته است ولی چون اغلب رنگ و بوی چاپلوسی و تملق دارد فاقد ارزش هویتی لازم است. مثلا : سلطان محمود شبی از مستی زیاد ، موی ایاز را کوتاه می کند و فردای آن روز به بعد سلطان هوس باز نگران و ناراحت می‌شود و دائم بر سر خود می کوفته است تا اینکه عنصری در لحظه‌ای می سراید : 

 کی عیب سر زلف بت از کاستن است 

                         چه جای به غم نشستن و خواستنست 

 وقت طرب و نشاط و می خواستنست 

                          که   آراستن    سرو  به   پیراستنست 

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه

قافیه در شعر ترکی ئوُیغُورچه یا همان اویغوری در گذشته در ابتدای بیت می آمده‌است و شاید برای خیلی‌ها قابل درک نباشد همانگونه که رباعی و بحر طویل در ابتدا برای اعراب قابل درک نبود ولی به مرور زمان قابل درک شد. اویغوران بعداز پذیرفتن اسلام و تبعیت از اوزان عروضی ، به مرور قافیه را به انتهای مصرع بردند.

از زبانهای خویشاوند نزدیک اویغوری ، ترکی جُغتایی و ترکمنی و قزاقی است معهذا ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی نیز هنوز نزدیکی خود را با آن حفظ کرده اند. باید توجه داشت که مراد ما از اویغوری دو زبان اویغوری در سیر تحول خویش است : 

 

۱. اسکی اویغوری یا قدیمی ، ۲. ینی اویغوری یا جدید که اصولا به ترکی بعد از پذیرش اسلام تا کنون گویند.

ادامه مطلب

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

سبک یعنی قالب ریزی 

سبک ها بسته به نواحی زیست جغرافیایی و قومیتها و لهجه ها شکل گرفته است و مهمترین آنان عبارتند از : 

سبوک کهن شامل : خراسانی یا به تعبیری دیگر ترکستانی سامانی 

سبک عراقی 

سبک هندی ، که سبکی نَچسب و پر از استعاره و ایهام ها و. غیره بی معنیست ، کلا سبکی سنگین است. 

 

انواع سبکها را می توانیم چنین بررسی کنیم. 

1. سبک خراسانی: نیمه دوم قرن سوم، قرن چهارم و قرن پنجم.(موفق ترین سبک شعری ، نمونه آن فردوسی ، عطار ، مولوی بلخی ، نظامی و غیره )

2. سبک حد واسط یا دوره سلجوقی: قرن ششم (پیشرفت حدودی )

3. سبک عراقی: قرن هفتم، هشتم، نهم. (با اشعار عراقی به اوج رسید )

4. سبک حد واسط یا مکتب وقوع و وا سوخت: قرن دهم

5. سبک هندی: قرن یازده و نیمه اول دوازده. ( اوج و شکوهی عجیب داشت ولی سنگین المعنی و بقول امروزی ناچسب بود )

6. دوره بازگشت: اواسط قرن دوازده تا پایان قرن سیزدهم.

7. سبک حد واسط یا دوران مشروطیت: نیمه اول قرن چهاردهم

8. سبک نو: از نیمه دوم قرن چهاردهم به بعد.(شعر نو و شعر سپید که سپید واقعا بی قافیه و وزنست )

سپس سبک اصفهانی و آذربایجانی نیز ظهور کردند. 

ادامه مطلب

نویسنده : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

این لینک ، حاوی پرسش و پاسخ است. 

http://ershaderashed.blog.ir/post/267

سلام 

حیف ، و افسوس و هیهات 

حقیقت نمی توانم دهانم ببندم ، و لاجرم باید دهان باز کنم. 

امروز زنجانی های نانوایی بربری در کرمانشاه ، اوزو آپار ، اوزو آپار ، می گفتند. یا موقع خمیر گیری دایم آز اله آز اله می گویند ، به این تفکر کردم که زبان ترکی زبان خودمم هست ولی چه معنی داره ؟ مردم کرمانشاه که نمی فهمند شما چه میگید ؟ 

یوز رحمت تبریزه ، یوز رحمت اردبیله. این زنجانی زو زو زو خیلی روی مخه. مخ چوخ میشه یوخ. 

مخ اولار که یوخ!!! 

منظور من دور از برداشت تفکر قومی. 

اصلا زبان غنی فارسی چرا اینقدر مورد تنفره ،؟ 

اصلا کی اجازه داده لغت غنی عربی را بزدایید.؟ 

عزیزان ، فارسی بخاطر قرابتش به لسان دین زبان امپراتوری‌های بزرگ بوده و همه در برابرش تسلیم بودند. 

فارسی هم فارسی هست و هم لهجه کبیر عربی ، لهجه ای فصیح که از مراکش به نقل از جهانگرد معروف تا آنسوی سمرقند گفته میشده و. 

بیایید با کمک هم نگذاریم این زبان شهد و شکر فارسی از بین برود و یا فاصله بگیرد. 

مثلا چه وضعش است؟ 

خودتونو. 

خودتان را ، خودتون رو ، خودتونو. 

ادامه مطلب

 

نویسنده : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

جناس

  آوردن کلماتی است در شعر و نثر که از نظر معنی کاملاً متفاوت اند اما از نظر شکل ظاهری و تلفظ و گاهی اختلافشان فقط در یک واج است .

 

انواع جناس : ۱. جناس تام ، ۲. جناس ناقص ۳. جناس ناقص افزایشی 

 

جناس ناقص خود به سه حالت قابل شناسایی هست : 

اختلافی ، حرکتی ، افزایشی 

 

جناس : یکسانی و و همسانی دو یا چند واژه است در واج های سازنده با اختلاف در معنی. 

دو کلمه‌ی هم جنس ، گاه جز معنی هیچ گونه تفاوتی با هم ندارند و گاه علاوه بر معنی ، در یک مصوت یا صامت با هم متفاوتند. ارزش جناس به موسیقی و آهنگی است که در کلام خلق می‌کند و زیبایی جناس در گرو ارتباط با معنی کلام است. جناس در شعر و نثر بکار میرود. 

 

اانواع جناس

الف) جناس تام : یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب واج هاست ، ارزش موسیقیایی جناس تام در سخن بسیار است. ( طبق تعریف کتاب علوم انسانی 

مثال : عشـق شـوری در نهـاد ما نهـاد                  جـان مـا در بوتــه ی سـودا نهــاد  

(در مصرع اول نهاد اولی به معنای وجود و سرشت است اما نهاد دوم فعل وبه معنای قرار دادن است)

بهـرام که گور می گرفتی همه عمر                     دیدی که چگونه گور بهـرام گرفت

(گور اولی به معنای گوره خر و گور دومی به معنای قبر است)

بیا و برگ سفر ساز  و زاد ره برگیر        که عاقبت برود هر که او ز مادر زاد

(زاد اول به معنای توشه و زاد دوم به معنای ولادت است)

نکته : جناس هم در شعر و هم در نثر به کار می رود .

ب ) جناس ناقص : ۱- جناس ناقص اختلافی ۲- جناس ناقص حرکتی ۳- جناس ناقص افزایشی

۱- جناس ناقص اختلافی : آن است که دو کلمه جناس در حرف اول ، وسط یا آخر با هم اختلاف داشته باشند .

مثال : تنگ است خانه ما را تنگ است ای برادر               بر جای ما بیگانه ننگ است ای برادر 

( تنگ و ننگ - تفاوت در حرف اول )

چوک زشاخ درخت خـویشتن آویختـه             زاغ سیـه بـر دو بـال غالیه آمیخته ( آویخته و آمیخته - تفاوت در حرف  وسط )

۲- جناس ناقص حرکتی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی در حرکت ( مصوت کوتاه ) نیز با هم اختلاف دارند .

یکسانی دو یا چند واژه در صامتها و اختلاف آنها در مصوتهای کوتاه است ، تکرار صامتها موسیقی درونی مصراع را پدید می آورد. 

مثال از مولوی : 

شکر کند چرخ فلک ، از مَلِکِ مُلکُ مَلَک 

                                      کز کرم و بخشش او ، روشن و بخشنده شدم. 

مثال : ایـن چـه ژاژ است چه کفر است و فُشار           پنبـــه ای در دهـــان خـــود فشــار

(فُشار  به معنی سخن بی هوده است)

جناس ناقص اختلافی : اختلاف دو کلمه در حرف اول ، وسط یا آخر 

مانند : کیش ، ریش 

بختم ، رختم 

و 

۳- جناس ناقص افزایشی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی ، در تعداد حروف نیز متفاوت اند بطوری که یکی از کلمات جناس حرفی در اول ، وسط یا آخر نسبت به کلمه های دیگر اضافه دارد .

مثال: وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم           دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم

(ناقص افزایش: خار (به معنای خار و خاشاک) و خاره (به معنی سنگ خارا است))

(ناقص اختلافی: باره و خاره)

دو واژه در سه حالت جناس ناقص دارد : 

۱. اختلاف در مصوتهای کوتاه 

۲. اختلاف در نوع حروف 

۳. اختلاف در تعداد حروف 

 

قلب

   آن است که نویسنده با جابه جا کردن اجزای یک ترکیب وصفی یا اضافی ، ترکیب تازه و زیبایی را با معانی جدید به وجود به وجود آورد و به کنار هم قرار دادن این دو ترکیب به کلام خویش ارزش هنری ببخشد .

مثال : حافظ مظهر روح اعتدال و اعتدال روح اقوام ایرانی است .

نکته : گاهی ممکن است اجزای تشکیل دهنده ی آرایه « قلب » بصورت یک ترکیب وصفی یا اضافی نباشد .

ملمع

  آن است که شاعر فارسی زبان یک مصراع یا یک بیت از شعر خود را به زبان دیگری ( معمولاً به زبان عربی )  بسراید .

مثال :      سل المصـانع رکباً تهیـم فی الغلوب            تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی

* ترجمه :  برکه ها و تالاب های بیابان را از شتر سوارانی سر گشتگان بیابانند بپرس .

توجه : دانش آموزان عزیز به خاطر بسپارید که در ملمع بیت یا مصراع عربی ( هر زبان دیگر ) باید سروده ی خود شاعر باشد نه اینکه از کسی یا جایی نقل قول ( تضمین ) کند .


 

از طرف مدیر وب شخص نهاد اشخانی 

 

پستهای عمومی نیز منتشر می شود. 

 

ولی 

 

بدلیل پاره‌ای از جزئیات و اامات و. فعلا فایلها بصورت رمزنگاری ضبط می شود تا بعدا بصورت اختیاری و با درخواست در اختیار قرار بگیرد. 

با تکمیل پستها ، شخص با در اختیار گرفتن رمز به محتوای همه‌ی پستهای اشخانی دسترسی پیدا می‌کند 

مراحل در حال تکمیل است و فعلا آهسته آهسته پیش میرود چون اینجا با سرمایه اندک شخصی بنا شده 

همچنین سعی می شود تا برای دنبال کننده همیشگی خدماتی در نظر گرفته شود 

پس فعلا بدلیل تکمیل ، پستها رمزگذاری میشود 

این وب در می‌تواند پایگاهی برای خدمات باشد . فعلا هاستی بجز ثبتنام در آپلودسنترهای متفاوت ندارم و بعدا احتمالا در آپارات و همچنین شبکه اجتماعی کانال ارائه خواهم داد. 

به هر ترتیب ، سعی می‌کنم انواع خدمات را ارائه دهم که خدماتی ، پرداختی و همچنین رایگان خواهیم داشت 

 

 


قرون میانه را اروپایی‌ها قرون وسطی گویند و حائز اهمیت فراوان بدلایل فراوان است.

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

در سال ۶۶۱ میلادی خلافت اموی تشکیل شد. از سال ۶۶۱ میلادی تا سال ۱۵۰۱ میلادی که شاه اسماعیل تبریز را فتح کرد ، قرون میانه تاریخی ایران نامیده می‌شود. 

این دوره که ۹۴۰ سال درازا دارد ، دوره ای بسیار حساس و پر از حوادث گوناگون است و هر بخشی را باید جداگانه بررسی کرد. فعلا شرحی ساده می دهیم : 

خلفای اموی از  ۶۶۱ میلادی تا ۷۵۰ میلادی ،،،،، یا آنکه از ۴۱ هجری قمری تا ۱۳۳ هجری قمری 

خلفای عباسی که از ۷۵۰ میلادی تا ۱۲۵۸ میلادی 

خلافت عباسی در ۱۲۶۰ میلادی توسط مصری ها با پذیرش فرار فردی که خود را از عباسیه می خواند تجدید حیات کرد ولی هرگز به اوج نرسید و برای اهل تحقیق هم تفکیک خلافتهای تشکیل شده در مصر و ارتباط آن با ایران مشکل است ولی بهرحال باید توجه کرد که خلفای عباسی در تاریخ بدست مغولان نابود گشته و تاریخ آن از ۱۳۳ هجری قمری تا ۶۴۶ هجری قمری بوده‌است.

توجه ویژه : 

عباسیان از ۷۵۰ میلادی تا ۹۴۵ میلادی قدرت مستقل بودند. 

در ۹۴۵ میلادی یا ۳۳۴ هجری قمری ، آل بویه به استقلال عباسیان پایان دادند. 

در دوره عباسی ، حکومتهای مستقل و نیمه مستقل ظهور کردند. 

فعلا در این قسمت خلفای اموی را بررسی می‌کنم. 

معاویه بعداز صلح با امام حسن ع و پذیرش شروط آن بزرگوار ، رسما خلیفه شد و شهر شام در سوریه امروزی را پایتخت خود کرد و سپس فتوحات عرب را در خراسان ، آفریقا و غیره دنبال کرد. زد و خوردهایی خونین با روم و یهودیت خزریه داشت و در نهایت با انتخاب پسرش بجای خلیفه بعدی و موروثی کردن خلافت آشوبی در دنیای اسلام درست کرد که به حوادث کربلا و قیام مختار و ظهور خلافت زبیری و. انجامید. 

این شروع خلافت اموی بود. 

پایانش نیز با قیامهای سنباد زرتشتی و مزدکیه آذربایجان ، و بخصوص ابومسلم خراسانی بود. 

در نهایت امویه با معاویه شروع شد و با فرار مروان دوم به مصر رسما سقوط کرد. 

فرزندان یزدگرد که در چین بودند ، دیگر هرگز نتوانستند به ایران پهناور دست یابند و فلات ایران تا پایان اموی بخشی از اعراب بود. 

برده داری در زمان اموی شروع شد و در دوره عباسیه بشدت ادامه یافت. 

ایرانیان در این دوره آسیب فراوان دیدند. دوره اموی ، دوره ای پر از تنش است. 

 

اسامی خلفای اموی، تمام تواریخ بنی امیه به هجری قمری 
  ((   خلفای  اموی    ))   معاویه بن ابوسفیان  41       تا        60

یزید بن معاویه بن ابوسفیان                  60      تا        64

 معاویه بن یزید بن معاویه                    64     (  6   ماه   )  

مروان بن حکم                                     64     تا        65 

 عبدالملک بن مروان                              65     تا        86  

ولید بن عبدالملک                                 86     تا        96 

سلیمان بن عبدالملک                             96     تا       99  

عمر بن عبدالعزیز بن مروان                   99     تا       101 

یزید بن عبدالملک                                101    تا       105 

هشام بن عبدالملک                               105    تا       125

ولید بن یزید بن عبدالملک                    125   تا        126 

یزید بن ولید بن عبدالملک                   126     (   5   ماه  و  12  روز   ) 

 ابراهیم بن ولید بن عبدالملک            126     (    70  روز  ) 

مروان بن محمد بن مروان                 126      تا    132  ، 133 هجری قمری انقراض بنی امیه

 

عباسیه نیز ذکر خواهد شد ولی خلافت عباسی با ظهور حکومتهای مستقل و نیمه مستقل و حمله مغول روبرو گشته ، که باید با دیدی موشکافانه به آن پرداخت. 



اشکان ارشادی ، محقق  از کرمانشاه


عصر چهار خلیفه 

 

نویسنده و محقق : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

حداقل به بخش موضوعات رجوع کنید و جدای پستهایی که دوست دارید نظر ارزشمند خود بگذارید ، در آنها شرکت کنید و با نظری مرا یاری کنید. تشکر 

اشتباهات تایپی ویرایش می شود. 

بعداز وفات حضرت رسول اکرم ، مسأله جانشینی بروز کرد و اهل سقیفه و معتقدان غدیر خم هر یک نظر خود داشتند. تا اینکه نظر بر خلیفه گری افتاد. از این پس در جهان اسلام و تاریخ ایران ، فصلی بنام « خلفای راشدین » ظهور کرد. 

اکنون مطلب تنها بر اساس تاریخ پژوهی و تقسیم بندی تاریخی هست. در نظرات بچه‌ها لطف کردند و مواردی را ذکر کردند. یکی از نظرات اینست که نام راشدین به بخش نظرات مراجعه کنید. پس از منظر دینی مذهبی شاید درست نباشه و من بر اساس تقسیمبندی تاریخ پژوهی نوشته‌ام ، همچنین در کتابهایی خوانده‌ام و احتمالا کتب چون قدیمی هست هنوز اصلاح نشده ، دیده‌ام که کتابخانه هرچند وقت یکبار کتبی را جدا می کند و یا کتبی را اضافه می‌کند. ( عضویت سراسری کتابخانه دارم .) 

راشدین جمع راشد هست و از راشد + ین (علامتی از علامات جمع عربی ) می باشد. البته برخی این جمع را به معنای دو تا می دانند و مثالش : بحرین یعنی دو دریا ، ولی اینجا احتمالا نشانه جمعی بیشتر از دو تا هست. 

نکته

فامیلی خود من نیز از ریشه رشد میاد و این ریشه سه حرفیست ، که به آن ثلاثی مجرد گویند. ارشد امر رشد می شود و ارشاد جمع مکسر ، و.

ادامه مطلب

تقسیمبندی تاریخ ایران 

 

نویسنده : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

ابتدا بررسی دوران باستان ، سپس عصر ترکان که تا همین قرن حاضر شمسی قدرت بلامنازع منطقه بودند و در حقیقت تمامی سلسله‌های مهم توسط ایشان تشکیل شد. 

همچنین سلسله‌های دیگری از اقوام بوده که بتفضیل و تفصیل سخن خواهیم گفت. 

برای آنکه تاریخ باستان ایران را بشناسیم ناگزیریم از بررسی دو نوع منبع : 

۱. شاهنامه و دیگر نوشته های ایرانیان و اعراب و گاها ترکان 

۲. بررسی و منبع قبول کردن ، نوشته‌های خارجیان 

هرکدام دارای نواقص و غرضیاتی هستند. ( کتاب کامل کتاب خداست! ) 

فردی که شاهنامه صبا را سروده ، ضمن تشکر ولی گله هم دارد که برخی از موارد را فردوسی ذکر نکرده! ( که البته شرایط فردوسی را باید درک کرد ، شیعه مذهب بود و بخاطر ایران آرمانی‌اش بر ترکان نکوهش کرده بود در حالیکه ترکان غزنوی سر کار بودند ، همچنین اعراب مهاجم را نیز ملامت کرده بود و ) 

ادامه مطلب

این تقسیمبندی به دانش آموختگان رشته تاریخ ، برای درک بهتر کمک می‌کند.

 

نویسنده اشکان ارشادی ، بتحقیق و عقیده خودم.  از کرمانشاه 

برای درک بهتر تاریخ بهترآنست که دورانها را تقسیم کنیم ؛ ولی این تقسیمات چگونه است ؟ 

تقسیمات ی 

تقسیمات بر اساس دین و مذهب 

تقسیمات بر اساس حکومتها و سلسله ها 

و 

ادامه مطلب

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Nicole زندگی ِ من در فارکس مجموعه فرهنگی تبلیغی النبا العظیم Hochzeitskleider Online کاش میتوانستم تو را دوباره ببینم.... آموزش سئو گشنه پرشین کار آینه داری درد و دل زهرا و بابا مرتضی در فراغ پدر