نویسنده : اشکان ارشادی از کرمانشاه 

جناس

  آوردن کلماتی است در شعر و نثر که از نظر معنی کاملاً متفاوت اند اما از نظر شکل ظاهری و تلفظ و گاهی اختلافشان فقط در یک واج است .

 

انواع جناس : ۱. جناس تام ، ۲. جناس ناقص ۳. جناس ناقص افزایشی 

 

جناس ناقص خود به سه حالت قابل شناسایی هست : 

اختلافی ، حرکتی ، افزایشی 

 

ابتدا توجه کنید به این سجع ها 

۱. توانگری به هنر است نه به مال ، و بزرگی به عقل است نه به سال. «سعدی» 

۲. هرچه در دل فروآید ، در دیده نکو آید. « سعدی » 

۳. مال از بهر آسایش عم است ، نه عمر از بهر گرد کردن مال. « سعدی» 

در مثال اول کلمات مال و سال که در پایان دو جمله آمده اند هم وزن اند و و واج های پایانی آنها نیز یکی است.

در مثال دوم ، کلمه های آید و نماید که در پایان دو جمله آمده اند ، هم وزن نیستند اما واج های آخر آنها یکسان است.

در مثال سوم ، دو کلمه‌ی عمر و مال که در پایان جمله آمده اند ، فقط هم وزن اند. 

به این کلمات که یا هم وزنند یا واج های پایانی آنها یکی است ، کلمات مسجع و به آهنگ برخواسته از آن سجع گویند.

آرایه‌های سجع زمانی پدید می آید که سجع ها در پایان دو جمله بکار می روند و آهنگ دو جمله را به هم نزدیک سازند. درست مانند قافیه که در پایان مصراع ها یا بیتها می آید .

اگر سجع ها در یک جمله در کنار هم بکار روند ، « تضمین المُزدَوَج » نامیده می شود. مثال از حافظ : 

به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش 

                                             که این سخن ، سحر از هاتفم به گوش آمد. 

مصراع اول گوش و هوش ، تضمین المزدوج است. 

سجع متوازی چیست؟ 

اشتراک در واج های پنهانی + اشتراک وزن = سجع متوازی 

ارزش موسیقیایی سجع متوازی از همه بیشتر است. 

مثال : 

همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال. « سعدی » 

سجع مطرَّف چیست؟ 

تنها اشتراک در واج های پایانی دارد.

مثال : متکلم را تا کسی عیب نگیرد ، سخنش صلاح نپذیرد. « سعدی » 

سجع متوازن چیست؟ 

تنها اشتراک در وزن دارد و از دیگر سجع ها ارزش موسیقیایی کمتری دارد. 

مثال :  ملک بی بی دین باطل است و دین بی ملک ضایع. « از کلیله و دمنه » 

 

جناس : یکسانی و و همسانی دو یا چند واژه است در واج های سازنده با اختلاف در معنی. 

دو کلمه‌ی هم جنس ، گاه جز معنی هیچ گونه تفاوتی با هم ندارند و گاه علاوه بر معنی ، در یک مصوت یا صامت با هم متفاوتند. ارزش جناس به موسیقی و آهنگی است که در کلام خلق می‌کند و زیبایی جناس در گرو ارتباط با معنی کلام است. جناس در شعر و نثر بکار میرود. 

 

اانواع جناس

الف) جناس تام : یکسانی دو واژه در تعداد و ترتیب واج هاست ، ارزش موسیقیایی جناس تام در سخن بسیار است. ( طبق تعریف کتاب علوم انسانی 

مثال : عشـق شـوری در نهـاد ما نهـاد                  جـان مـا در بوتــه ی سـودا نهــاد  

(در مصرع اول نهاد اولی به معنای وجود و سرشت است اما نهاد دوم فعل وبه معنای قرار دادن است)

بهـرام که گور می گرفتی همه عمر                     دیدی که چگونه گور بهـرام گرفت

(گور اولی به معنای گوره خر و گور دومی به معنای قبر است)

بیا و برگ سفر ساز  و زاد ره برگیر        که عاقبت برود هر که او ز مادر زاد

(زاد اول به معنای توشه و زاد دوم به معنای ولادت است)

نکته : جناس هم در شعر و هم در نثر به کار می رود .

ب ) جناس ناقص : ۱- جناس ناقص اختلافی ۲- جناس ناقص حرکتی ۳- جناس ناقص افزایشی

۱- جناس ناقص اختلافی : آن است که دو کلمه جناس در حرف اول ، وسط یا آخر با هم اختلاف داشته باشند .

مثال : تنگ است خانه ما را تنگ است ای برادر               بر جای ما بیگانه ننگ است ای برادر 

( تنگ و ننگ - تفاوت در حرف اول )

چوک زشاخ درخت خـویشتن آویختـه             زاغ سیـه بـر دو بـال غالیه آمیخته ( آویخته و آمیخته - تفاوت در حرف  وسط )

۲- جناس ناقص حرکتی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی در حرکت ( مصوت کوتاه ) نیز با هم اختلاف دارند .

یکسانی دو یا چند واژه در صامتها و اختلاف آنها در مصوتهای کوتاه است ، تکرار صامتها موسیقی درونی مصراع را پدید می آورد. 

مثال از مولوی : 

شکر کند چرخ فلک ، از مَلِکِ مُلکُ مَلَک 

                                      کز کرم و بخشش او ، روشن و بخشنده شدم. 

مثال : ایـن چـه ژاژ است چه کفر است و فُشار           پنبـــه ای در دهـــان خـــود فشــار

(فُشار  به معنی سخن بی هوده است)

۳- جناس ناقص افزایشی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی ، در تعداد حروف نیز متفاوت اند بطوری که یکی از کلمات جناس حرفی در اول ، وسط یا آخر نسبت به کلمه های دیگر اضافه دارد .

مثال: وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم           دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم

(ناقص افزایش: خار (به معنای خار و خاشاک) و خاره (به معنی سنگ خارا است))

(ناقص اختلافی: باره و خاره)

 

قلب

   آن است که نویسنده با جابه جا کردن اجزای یک ترکیب وصفی یا اضافی ، ترکیب تازه و زیبایی را با معانی جدید به وجود به وجود آورد و به کنار هم قرار دادن این دو ترکیب به کلام خویش ارزش هنری ببخشد .

مثال : حافظ مظهر روح اعتدال و اعتدال روح اقوام ایرانی است .

نکته : گاهی ممکن است اجزای تشکیل دهنده ی آرایه « قلب » بصورت یک ترکیب وصفی یا اضافی نباشد .

ملمع

  آن است که شاعر فارسی زبان یک مصراع یا یک بیت از شعر خود را به زبان دیگری ( معمولاً به زبان عربی )  بسراید .

مثال :      سل المصـانع رکباً تهیـم فی الغلوب            تو قدر آب چه دانی که در کنار فراتی

* ترجمه :  برکه ها و تالاب های بیابان را از شتر سوارانی سر گشتگان بیابانند بپرس .

توجه : دانش آموزان عزیز به خاطر بسپارید که در ملمع بیت یا مصراع عربی ( هر زبان دیگر ) باید سروده ی خود شاعر باشد نه اینکه از کسی یا جایی نقل قول ( تضمین ) کند .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ وادی علم Megan world1 تولید محتوای الکترونیکی و کار با نرم افزارهای کاربردی Tasha جدیدترین اخبار روز مانی دانلود | دانلود فیلم | دانلود سریال